شماره ركورد كنفرانس :
4068
عنوان مقاله :
بحران هاي مالي، شوك هاي مثبت و منفي قيمت نفتي و ادوار تجاري ايران
عنوان به زبان ديگر :
Financial crises, positive and negative shocks of oil prices and Iranian business cycles
پديدآورندگان :
زماني لاله laleh.zamani1987@gmail.com دانشجوي كارشناسي ارشد، گروه اقتصاد، واحد اروميه، دانشگاه آزاد اسلامي، اروميه، ايران , بابازاده محمود babazadeh_ma@yahoo.com استاديار، گروه اقتصاد، واحد اروميه، دانشگاه آزاد اسلامي، اروميه، ايران
كليدواژه :
بحران هاي مالي , شوك هاي نفتي , ادوار تجاري ايران , الگوي EGARCH و ARDL
عنوان كنفرانس :
دومين همايش ملي اقتصاد ايران
چكيده فارسي :
مقاله حاضر به بررسي بحران هاي مالي، شوك هاي مثبت و منفي قيمت نفتي و ادوار تجاري ايران مي پردازد. بدين منظور براي برآورد ضرايب بلند مدت و سرعت تعديل از رهيافت آزمون كرانه ها و الگوي ARDL كه توسط پسران و همكاران (2001) ارائه شده است، استفاده مي شود. همچنين براي محاسبه ي توليد بالقوه براي نشان دادن ادوار تجاري از فيلتر هودريك پرسكات و براي به دست آوردن شوك هاي قيمت نفتي مورد استفاده در تحقيق از مدل EGARCH ارائه شده توسط نلسون (1991) براي دوره زماني 1393-1363 استفاده شده است. نتايج ارائه شده نشان مي دهند كه نرخ رشد توليد ناخالص داخلي واقعي ايران در سال هاي قبل از انقلاب اسلامي بدليل سرازير شدن درآمد هاي نفتي، نرخي مثبت و قابل توجه است. ولي وقوع انقلاب اسلامي و متعاقب آن جنگ تحميلي كه تحريم هاي اقتصادي و محدود شدن روابط اقتصادي كشور ايران با بقيه جهان را بدنبال داشت، باعث شده كه رشد اقتصادي و توليد ناخالص داخلي در آن سال ها، افت شديدي داشته و نرخ هاي منفي را تجربه كند، بنابرين همين مسئله عاملي شد كه توليد بالقوه از توليد بالفعل فاصله زيادي داشته باشد. در سال هاي بعد از جنگ تحميلي، ادامه تحريم ها در كنار سوء مديريتهاي اقتصادي، هرگز اجازه نداده اند كه اقتصاد ايران، نرخ رشد مناسبي داشته باشد. در طي دوره مورد بررسي، نرخ تورم همواره مثبت و پر نوسان و در بيشتر سال ها دو رقمي است و اوج آن در ميانه دهه هفتاد و آن هم بدليل اتخاذ سياست هاي تعديل اقتصادي توسط دولت وقت است. بعد از جنگ، ضعف ساختاري بخش توليد در كنار تشديد روند تحريم هاي اقتصادي (محدوديت صادرات نفتي و غير نفتي و همينطور كاهش ورود واردات كالاهاي واسطه اي)، فزوني تقاضا بدليل افزايش جمعيت جوان و نرخ هاي تورم مهار نشده، پيامدي غير از افزايش بي رويه واردات (كالاهاي مصرفي) براي اقتصاد ايران به بار نمي آورد. لذا، شكاف در توليد، عرضه و صادرات نفت در كشورمان همسو حركت نمي كنند و وجود علامت منفي توليد، عرضه و صادرات نفت قابل توجيه مي باشد.
چكيده لاتين :
Current article investigates on financial crises, positive and negative shocks of oil prices and Iranian business cycles. For this purpose, the Bounds test and Autoregressive Distributed Lag (ARDL) models by Pesaran et al. (2001) have been used for estimates of long-term coefficients and moderate speed. Also, Hodrick Prescott filter for calculating potential production in purpose of trade cycle presentation and EGARCH model of Nelson (1991) for calculating shocks of oil prices have been used in 1985-2015. The results show that real Iran GDP growth rate before Islamic revolution was positive because of oil revenues but with Islamic revolution event and imposed war with economic sanctions and restrictions on Iran s economic relations with the rest of the world, caused to severe drop in economics growth and GDP, so this lead to potential production has gotten far away actual production. After imposed war, continuing sanctions along with mismanagement have not let to have suitable growth rate in Iran. During the period under review, inflation rate is positive and was two digits in some years which was the most one in 1990s, because of adopting government economic adjustment policies. After war, structural weakness of producing section, the intensification of the economic sanctions process (The limitation of oil and non-oil exports, and the decline in imports of intermediate goods) was happened to Iran economics. Therefore, gap in production, supply, and oil export in Iran are not moving in same direction and negative sign of production existence, supply and oil export is justifiable