شماره ركورد كنفرانس :
4070
عنوان مقاله :
بررسي تطبيقي حسرت و اندوه يادها در سرودههاي فروغ فرخزاد و غاده السمان
پديدآورندگان :
خوش ضمير راضيه دانشجوي دكتري زبان و ادبيات فارسي دانشگاه گيلان
كليدواژه :
نوستالژي , فروغ فرخزاد , غاده السمان , رويكرد آمريكايي , ادبيات تطبيقي , ادبيات معاصر
عنوان كنفرانس :
نخستين همايش ملي پژوهش هاي شعر معاصر فارسي
چكيده فارسي :
واژه نوستالژي در فرهنگ آكسفورد به معني احساس رنج وحسرت نسبت به آن چيزي است كه گذشته و از دست رفته است و يا سفر به دنياي ناشناختهاي درآينده. بنابراين شعر يا نوشته خود را آغشته با فضايي غم انگيز مينمايد. درجستار پيش رو نگارنده برآن است تا با استفاده از روشتوصيفيـ تحليلي و با رويكرد تطبيقي به بررسي اين پديده رواني درسرودههاي دو شاعرعرب و ايراني « غاده السمان» و « فروغ فرخزاد» بپردازد. اين تحقيق نشان از آن داردكه اوضاع نابسامان سياسياجتماعي روزگار شاعران، عدم توجه به زن و از دست دادن عزيزان سبب شده تا اين دو شاعر به گذشته خود رجوع كرده و باحسرت از آن روزگارانيادكنند. مهمتريندستاورد اين پژوهشآناستكه بنمايههاي نوستالژيك، مانند مرگ، عشق به محبوب و تنهايي را در سرودههاي هر دو شاعر ميتوان بهعنوان نقاط مشترك افكار آنان درنظرگرفت همچنين تفاوتهايي ازجمله حسرت كودكي در شعر فرخزاد و حسرت وطن در شعر السمان به عنوان نوستالژي گذشتهگرا از بسامدبيشتري برخوردار است كه اين امر حاكي از آن است كه بدبيني به حال و آينده و جستن آرامش و خوشبختي در روزهاي خوش كودكي از مختصات شعر فروغ و غربت ناشي از جنگ و آوارگي و مهاجرت به سرزميني بيگانه نيز از درونمايه هاي اصلي شعرغاده السمان است كه در شعر فروغ به اين شدت مشاهده نميشود. ميل دستيابي به زندگي زناشويي پايدار يا آمدن منجي در شعر فروغ و رسيدن به جايگاه والاي انساني درآينده در شعر السمان به عنوان نوستالژي آينده نگر بيشترين بسامد رادر شعر اين دو شاعر دارد.