شماره ركورد كنفرانس :
4077
عنوان مقاله :
تاثير اگاهي والدين از الگو صحيح فعاليت هاي روزمره بر وضعيت بدني دانش اموزان
پديدآورندگان :
مريدي چفته سميه Moridi.somaye@hotmail.com دانشگاه گيلان , شمسي ماجلان علي دانشگاه گيلان , سمامي نادر دانشگاه گيلان
كليدواژه :
آگاهي , الگوي صحيح فعاليت هاي روزمره , وضعيت بدني
عنوان كنفرانس :
اولين همايش ملي علوم ورزشي: ورزش، سلامت، جامعه
چكيده فارسي :
مقدمه: آگاهي از خطرات تهديد كننده سلامت و مزاياي اتخاذ تدابير و رفتارهاي مختص آن پيش نياز ايجاد تغيير است. هدف تحقيق حاضر بررسي آگاهي والدين از الگوي صحيح فعاليت هاي روزمره و اثر آن بر وضعيت بدني دانش آموزان دختر نوجوان مي باشد. روششناسي: روش تحقيق حاضر از نوع نيمه تجربي است. جامعه آماري شامل والدين و دانش آموزان مدرسه ابتدايي مبرهن 2 شهر رشت بود. نمونه آماري اين پژوهش شامل 35 نفر از دانش آموزان مقطع 6 ابتدايي (با ميانگين سني 62/ 0 ±71/ 11 سال، وزني 33/ 1±54 /49 كيلوگرم، قدي 07 /0±53 /1 متر و شاخص توده بدني 74/ 4±84 /20 كيلوگرم بر متر مربع) و والدين (مادران) آن ها بودند. براي سنجش ميزان آگاهي والدين از پرسشنامه محقق ساخته كه روايي و پايايي آن مورد تاييد قرار گرفت استفاده شد. اندازه گيري وضعيت بدني دانش آموزان با استفاده از خط كش منعطف، زاويه سنج، گونياتر مخصوص فوروارد هد و جهت تجزيه و تحليل داده ها از آزمون خي دو به وسيله نرم افزار spss23 استفاده شد. نتايج: نتابج نشان داد كه بين ميزان ناهنجاري هاي (سر به جلو، شانه نابرابر، كيفوز و لوردوز) در دو گروه آزمودني با آگاهي كم و متوسط والدين آنها تفاوت معني داري وجود دارد (05/ 0 p). نتايج آزمون خي دو با 95/0 اطمينان نشان داد، در مجموع افرادي كه والدين آن ها داراي آگاهي متوسط بودند، نسبت به مجموع افرادي كه والدين آن ها داراي آگاهي پايين بودند به طور معني داري ناهنجاري كمتري در بالاتنه خود داشتند. بحث و نتيجهگيري: اگر افراد بدانند كه چه رفتارهايي به ضرر آن ها است و اينكه چگونه اين رفتارها مي تواند در آينده پيشرفت كرده و منجر به ايجاد درد و ناراحتي شوند، گام اول را در پيشگيري مخاطرات آينده برداشته اند. با توجه به اينكه گوشزد كردن نوعي فيدبك مي باشد و از عواملي كه مي تواند در تصحيح پوسچر موثر باشد، انقباض ايزومتريك عضلاتي است كه نگه دارنده پوسچر صحيح مي باشند. گوشزد كردن پوسچر با نقش فيدبكي خود به فرد مي آموزد كه وضعيت بدني مناسب را حفظ كرده و در نتيجه فرد به مرور زمان به عنوان يك وضعيت جديد به آن عادت مي كند. نقش فيدبك بيروني پس از مدتي كه از آن استفاده شده است حذف مي گردد و نقش فيدبك دروني ( كه همان فيد بك برخاسته از سيستم مغزي و عادت به وضعيت جديد است) جاي آن را مي گيرد.