بررسي تاثير سبك مديريت كلاس تربيت بدني بر هوش هيجاني و خلاقيت دانش آموزان مقطع ابتدايي شهرستان مياندوآب

مقدمه: مديريت كلاس درس مجموعه اي از برنامه ريزي ها و اقداماتي است كه معلم براي اطمينان يافتن از اثر بخشي در تدريس و يادگيري دانش آموزان و افزايش خلاقيت و هوش هيجاني در آنان براي زمينه سازي تحقق يادگيري مطلوب، نوآوري و مواجه با شرايط محيطي انجام مي دهد. بنابراين هدف تحقيق حاضر بررسي تاثير سبك مديريت كلاس تربيت بدني بر هوش هيجاني و خلاقيت دانش آموزان بود. روششناسي: روش تحقيق حاضر از نوع توصيفي - پيمايشي بود. جامعه آماري كليه معلمان دوره اول و دوم ابتدائي مياندوآب بود. نمونه با فرمول كوكران به تعداد 294 نفر تعيين شد. براي گردآوري داده ها از پرسشنامه هوش هيجاني بار-آن(1980) و پرسشنامه خلاقيت دكتر عابدي(1372) استفاده شد. جهت تجزيه‌وتحليل داده ها از آزمون رگرسيون و نرم افزار spss استفاده شد. نتايج: نتايج نشان داد، ارتباط معني داري مستقيم بين سبك غير مداخله گرا و تعامل گرا با رشد خلاقيت و هوش هيجاني وجود دارد ولي سبك مداخله گرا تاثير معكوس بر ميزان رشد اين دو مولفه داشت. همچنين نتايج رگرسيون مشخص نمود حدود 37 درصد از واريانس خلاقيت و35 درصد هوش هيجاني توسط متغير هاي سبك مديريت كلاس قابل تبيين است. بحث و نتيجهگيري: نتايج تحقيق حاضر با نتايج كتابيان (1393)و عزتي (1392)، سوئب (2013) همخوان است. يافته‌ها نشان مي دهند كه تاثير گذاري در كلاس مستلزم هماهنگي حركات معلم و دانش آموزان و احساس صميميت و اشتياق در كلاس درس مي باشد كه نشانگر اين است كه آنان در تعامل بين خود دوستي، شادي، اشتياق، علاقه مندي و راحتي بيش تري را احساس مي كنند و مي توانند به سطح بالاتري از هوش هيجاني و خلاقيت دست يابندولي در در سبك مداخله گرايانه، معلم تعيين فعاليت هاي يادگيري، نظارت بر دانش آموزان، تعيين مقررات و اجراي آن را خود به طور كامل به عهده مي گيرد،لذا اين مولفه ها كاهش پيدا مي كند. بنابراين كاهش استفاده از سبك مداخله گرا به معلمان ورزش پيشنهاد مي شود.