شماره ركورد كنفرانس :
4102
عنوان مقاله :
كاربرد نشانگرهاي زيستي آسيبشناسي بافتي و سلولي جهت پايش زيستي آلايندهها
پديدآورندگان :
صادقي پروين parvin.sadeghi@gmail.com گروه زيستشناسي دريا دانشگاه دريانوردي و علوم دريايي چابهار , مرادي آمنه گروه زيستشناسي دريا دانشگاه دريانوردي و علوم دريايي چابهار
كليدواژه :
نشانگر زيستي , آلودگي محيطي , آسيبشناسي بافتي- سلولي
عنوان كنفرانس :
اولين همايش ملي تغيير اقليم و اكوسيستم هاي آبي
چكيده فارسي :
اهميت زياد ارزيابي و نظارت بر اكوسيستمهاي دريايي ضرورت استفاده از شاخصهاي بيولوژيكي مناسب براي اين محيطها را برجسته كرده است. در طول چند دهه گذشته، تغييرات بافتي در موجودات آبزي بهعنوان نشانگرهاي زيستي در آلودگيهاي محيطي استفاده ميشوند. در اين مطالعه نكاتي در خصوص نشانگرهاي بافتي و سلولي در موجودات آبزي ارائه ميگردد. بيماريهاي ماهي و امراض بافتي آنها، به طيف گستردهاي از علل مانند ميزان حساسيت موجود، غلظت آلايندهها، شرايط محيطي و غيره بستگي دارد. نشانگرهاي زيستي معيارهايي براي پاسخ موجودات يا سيستمهاي بيولوژيكي در معرض خطر هستند كه ميتوانند اثرات آلايندههاي محيطي را نشان دهند. براي كسب اطلاعاتي در مورد تأثير مواد شيميايي خاص بر روي موجودات زندۀ دريايي، يا تغييرات مكاني و زماني در غلظت آلايندهها و بررسي كيفيت محيطزيست ميتوان از انواع مختلفي از نشانگرهاي مولكولي، بيوشيميايي، فيزيولوژيكي و بافتي بر روي جمعيت آنها استفاده نمود. يكپارچگي ليزوزيم از نشانگرهاي مفيد در آسيبشناسي سلولي است. ليزوزيمها اندامهاي جداشده از غشا ميباشند كه حاوي آنزيمهاي هيدروليزي آبي براي تخريب مواد درونسلولي يا برون سلولي ميباشند. در صدفهاي دوكفهاي ليزوزيمها قادر به جمعآوري طيف متنوعي از فلزات سمي و مواد شيميايي آلي (PAH، PCB، هيدروكربنهاي نفتي)، ميباشند كه ميتواند تحريكهاي قابلتوجهي در ليزوزيمها ايجاد كند (ازجمله بيثباتي غشاي ليزوزومي، كاهش عملكرد پمپ پروتون ليزوزوم و افزايش حجم ليزوزوم). تغييرات ساختاري ليزوزوم معمولاً با كاهش پايداري غشاهاي ليزوزومي و افزايش فعاليت آنزيمهاي ليزوزومي همراه است كه ممكن است خطر بالقوه براي سلامت سلول يا ارگانيسم باشد. كبد ماهي استخواني كه از نشانگرهاي مهم در آسيبشناسي بافتي است، اندام مهم در سوختوساز محسوب شده كه در دفع مقدار كم فلزات مضر نيز نقش ايفاء ميكند. گزارشهاي متعددي از تغييرات آسيب بافتي در كبد ماهياني كه در طيف گستردهاي از تركيبات آلي و فلزات سنگين قرار دارند، وجود دارد. كبد ماهيها به آلودگيهاي محيطي حساس هستند و ازآنجاكه بسياري از آلايندهها در كبد تجمع مييابند، مقدار آلايندهها در اين اندام در سطوح بسيار بالاتر (چندين مرتبه ازنظر اندازه) نسبت به محيط، يا ساير اندامها نمايان ميشود. كليه در ماهيان دريايي نقش مهمي در حفظ غلظت اسمزي ايفا ميكند. علاوه بر اين، كليه حجم زيادي از جريان خون را دريافت ميكند و بهعنوان يك اندام عمده براي دفع متابوليتهاي مختلف زئوبيوتيكها استفاده ميشود. از آنجايي كه بافتهاي كليوي بهطور پيوسته در معرض مواد شيميايي سمي قرار ميگيرند، خطر تأثير بر روي اين عضو بالا است. ضايعات آسيبشناسي بافتي غيراختصاصي كليوي ميتواند نشاندهنده قرارگيري موجود در معرض ارگانوكلريد، تركيبات نفتي، ارگانوفسفرها، علفكشها و فلزات سنگين باشد. بهطوركلي، بررسي تغييرات در سطوح پايينتر موجودات زنده (واكنشهاي مولكولي و بيوشيميايي) براي اندازهگيري حساستر، تكرارپذيرتر و آسانتر از بررسي سطوح بالاتر موجودات زنده (واكنشهاي جمعي و اجتماعي) بوده و بهطور مستقيم نشاندهنده سلامت اكوسيستمها است.