تغيير تركيب زئوپلانكتون‌ها درمنطقه ساحلي دلوار، بوشهر

جوامع مختلف زئوپلانكتون‌ها در انتقال ماده و انرژي به سطوح بالاتر زنجيرۀ غذايي و همچنين در كنترل جوامع فيتوپلانكتوني در اكوسيستم‌هاي آبي، از اهميت ويژه‌اي برخوردار مي‌‌باشند. زئوپلانكتون‌ها همانند ديگر جوامع آبزي، متأثر از عوامل مختلف محيط طبيعي و انساني بوده و به‌منظور پايش‌هاي زيست‌محيطي در راستاي حفظ روند توسعه پايدار مورد توجه مي‌‌باشند. اين اعتقاد وجود دارد كه با توجه به محدوديت نوسانات عوامل اكولوژيكي، جوامع زئوپلانكتوني كمتر مورد تغيير قرار مي‌‌گيرند ولي شواهد گوياي آن است كه در دو دهه اخير، افزايش دماي زمين، توسعه سريع مناطق ساحلي، تردد و جابجايي گونه‌هاي مختلف پلانكتون‌ها به كمك آب توازن شناورها، بر تنوع و تراكم اين آبزيان مؤثر بوده است. روش تحقيق به‌منظور بررسي تغييرات حاصل از توسعه و شرايط آب‌وهوايي بر جوامع زيستي، تراكم و تركيب گروه‌هاي مختلف زئوپلانكتوني، 10 ايستگاه انتخابي در حد فاصل بندر بوشهر تا بندر دلوار به كمك تور پلانكتون‌گيري با چشمه 50 ميكرون به‌صورت فصلي از تابستان 1393 تا بهار 1394، مورد بررسي قرار گرفت. نتايج در طي اين تحقيق درمجموع 40 گروه زئوپلانكتوني متعلق به 11 شاخه جانوري با توجه به ميزان درصد فراواني به ترتيب شامل بندپايان، كرم‌هاي حلقوي، مرجانيان، شانه‌داران، نماتودها، طناب‌داران، خارتنان، روتيفرها، نرم‌تنان، كرم‌هاي پيكاني و جانوران تك‌سلولي شناسايي گرديد. از ميان گروه‌هاي مختلف، سخت‌پوستان درمجموع با ميانگين سالانه فراواني حدود 37/66درصد از كل نمونه‌ها، غالب‌ترين گروه زئوپلانكتون‌ها را تشكيل مي‌‌دادند. ژله فيش‌ها شامل گروه‌هاي پلانكتوني، مرجانيان، شانه‌داران و سالپ‌ها درمجموع، 16/11 درصد از تعداد كل نمونه‌ها را شامل مي‌‌شدند كه در مقايسه با مقادير ثبت شده قبلي در چند دهه پيش گوياي افزايش معني‌دار تراكم ژله فيش‌ها در دو گروه شانه‌داران و مرجانيان در منطقه است. ميانگين سالانه ميزان تراكم و تنوع گونه‌اي شانون وينر زئوپلانكتون‌ها در منطقه مورد بررسي، به ترتيب 5/105 و انحراف معيار 69/5 عدد در مترمكعب و 44/2 و انحراف معيار 0/218 برآورد گرديد. مقايسه يافته‌هاي اين تحقيق با يافته‌هاي قبلي در سطح منطقه، گوياي آن است كه تركيب و تراكم گونه‌اي زئوپلانكتون‌هاي مختلف خليج فارس به‌خصوص آب‌هاي ساحلي بوشهر تا دلوار در طي چند دهه گذشته، تحت تأثير فشارهاي مختلف محيطي حاصل از فعاليت انسان و طبيعت بر منطقه مورد مطالعه، تغييرات آشكاري داشته است.