شماره ركورد كنفرانس :
4103
عنوان مقاله :
تحليل حكايت سعدي و سماع و ابوالفرج
پديدآورندگان :
صفري دكتر جهانگير Safari_706@yahoo.com دانشگاه شهركرد , قاسمي سپاس رحمتالله Sepas68@yahoo.com دانشگاه شهركرد , كاوياني بابك kavianyb@yahoo.com دانشگاه شهركرد
كليدواژه :
سعدي , سماع , ابنجوزي , قياس , تلبيس ابليس
عنوان كنفرانس :
نخستين دوره همايش متن پژوهي ادبي (نگاهي تازه به گلستان سعدي)
چكيده فارسي :
يكي از خردهنظام¬هايِ نظامِ عرفاني، آيين سماع است. سعدي در بوستان به صورت جامع به تبيين نظامهاي نشانه¬شناسانه¬يِ مرتبط به آيينِ سماع و تشريحِ نظامِ نفس¬شناسانه¬يِ سماع و در گلستان بيشتر به آسيب شناسيِ سماع و جريان¬هايِ تاريخي و فرهنگيِ مرتبط با آن پرداخته است. سعدي فصل كاملي را در گلستان(حكايات 19 تا 26 باب دوم) به اين مقوله اختصاص داده است؛ در حكايت اوّل از اين فصل، به نقد فتواهاي ابنجوزي اوّل و ابنجوزي دوم پرداخته است. سعدي بر خلاف نظر و خوانش ساير پژوهشگران از اين حكايت، نه تنها سماع را ترك نكرده، بلكه به دفاع از آن برخاسته و نظرهاي ابنجوزي را فاقد اعتبار علمي دانسته است. سعدي قياسهاي طوطي¬وارِ ابنجوزي اوّل را در كتاب مشهور «تلبيس ابليس»، به طنز، موعظه¬هاي بليغ خوانده است. همان طور كه در بوستان به تعريض، اين كتاب را چاه و به طنز، شيخ ابنجوزي را مباركنهاد خوانده است؛ «به تلبيس ابليس در چاه رفت / كه نتوان از اين خوب¬تر راه رفت». سعدي در اين حكايت علاوه بر نقدِ تاريخيِ سماع، به دفاع از نظامِ موسيقاييِ حكيمانه (نظر امثال فارابي و ارموي) نيز مي¬پردازد. سماعشناسي در گلستان، فصل كاملي است كه در اين پژوهش تنها به مقدمه¬ي آن پرداخته شده است.