شماره ركورد كنفرانس :
4107
عنوان مقاله :
بررسي رابطه بين زبانشناسي و حقوق و عناصر ساختاري زبانشناسي حقوقي
پديدآورندگان :
ببرزاده الناز كارشناس ارشد حقوق جزا، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد اردبيل، اردبيل، ايران
كليدواژه :
زبانشناسي , حقوق , زبانشناسي حقوقي , آواشناسي حقوقي , زبانشناسي كاربردي.
عنوان كنفرانس :
اولين همايش ملي نقش مطالعات زبان در توسعه اقتصادي، علمي و فرهنگي ايران
چكيده فارسي :
زبان و گفتار در معناي اخص خود يعني گفتار شفاهي و در معناي اعم خود به معني انتقال معنا از طريق مي باشد كه در دادگاه
ها براي كشف جرم و پيگيري مجرم از زبان به كرات مورد استفاده قرار مي گيرد.نياز به فهم معنا و تجزيه و تحليل اقارير متهمان،
فهم متون وكلا و قضات، آواشناسي شهادت شهود موجب گشت تا علم زبان شناسي حقوقي بوجود آيد. مي توان زبان شناسي
حقوقي را مولود احساس نياز به فهم معنا در گفتار و نوشتار دانست.
زبان شناسي حقوقي را مي توان به عنوان شاخهاي ميان رشتهاي از زبانشناسي و حقوق دانست كه با اهداف حقوقي موجود در
نظام قضايي همراستا شده است و بر تمام شاخه هاي زبا نشناسي از جمله آواشناسي، معنا شناسي، گفتمان و ... تأكيد مي كند.
مهارتهاي زبان شناسان در حوزههاي مختلف همچون تحليل گفتمان و منظور شناسي، آواشناسي و گويش شناسي ميتواند بسيار
مفيد و راهگشا باشد. در كشورهاي پيشرفته زبان شناسان حقوقي با نگاه متفاوت به معنا و گفتار به عنوان كارشناس مورد توجه قرار
ميگيرند و در بسياري از موارد در دادگاه ها حاضر مي شوند تا در حل مسائل حقوقي به قضات ياري رساني كنند. در اين نوشتار
در ابتدا ضرورت وجود زبان شناسي حقوق و پيشينه آن بررسي گشته و فوايد استفاده از آن بررسي گشته است. همچنين برخي
راهكارهاي زبانشناسي در جوامع پيشرفته كه ميتوان در حقوق مدون ايران مورد توجه قرار گيرد نيز بررسي شده است.