شماره ركورد كنفرانس :
4114
عنوان مقاله :
لالايي، اين بار براي بيداري
پديدآورندگان :
رضاييان محمد رضا alarta_20@yahoo.com دكتراي زبان و ادبيات فارسي، مدرس دانشگاه فرهنگيان استان گلستان،
كليدواژه :
فرهنگ و ادبيات عامه , ترانه , لالايي , تعليم و تربيت , بيداري گري
عنوان كنفرانس :
دومين دوره همايش ملي بررسي ادبات بومي ايران زمين
چكيده فارسي :
فرهنگ و ادب عامه، به عنوان فراگيرترين ميراث بشري، آيينه اي است تمام نما از باورها و اعتقادات، آداب و رسوم؛ و به طوركلي دربردارنده ي مباني زندگي يك ملت كه از بودها و نبودها گذشته، به بايدها و نبايدها رسيده اند.
درين خصوص، ادبيات عامه كه در شكلي شفاهي و در قالب داستان، ترانه و ... سينه به سينه نقل شده و به نسل بعدي رسيده است، شالوده و جهان بيني آثار مكتوبي را پي ريزي كرده كه امروزه به عنوان شاهكار هاي ادبي از آن ها ياد مي شوند. يكي از تنوعات اين نوع از ادبيات، ترانه هايي هستند كه به واقع فرياد روح هنري مردمي گمنام بي سواد تلقي مي شوند؛ و هرچه غليظ تر بر اصالت و گستره ي آن تأكيد دارند.
از جمله گونه هاي جذاب ترانه ها، لالايي ها هستند كه فراخور ضرورت تربيت كودكان به عنوان يك فرآيند پيوسته و هميشگي، و با برخورداري از ساختار و مضامين منحصر به خود و فضايي كاملا عاطفي، به تعاليمي پرداخته اند كه شايد در كتاب هاي درسي مطرح نشده باشد؛ و باعث خلق ادبياتي ازنوع غنايي – تعليمي گشته اند؛ و امروز نيز سهم وسيعي از ادبيات كودك را از آن خود نموده اند.
در اين راستا، اگر چه در بادي امر بر اين باوريم كه لالايي ها، نوعي زمزمه ي عاطفي مادرانه در جهت خوابانيدن كودك و گاه آرامش مادران هستند، اما در يك نگاه موشكافانه و ظريف، مي توان با برداشتي كاملا پارادوكسيكالي ادعا كرد كه روي ديگر اين سكه منقش به نوعي بيداري گري است كه در شكلي ارادي و غير ارادي اتفاق افتاده، و فلسفه ي جديدي از لالايي ها را آشكار كرده است؛ و باعث شده تا نه فقط در قالب يك پژوهش، بلكه در هيئت يك كتاب، شايسته ي نقد و بررسي قرار گيرند.