نقش ادبيات در نهادينه سازي فرهنگ اقتصاد مقاومتي در جامعه

ادبيات جزيي از فرهنگ يك جامعه است و در هر برهه از تاريخ زبان گوياي آداب و رسوم، اعتقادات و باورها، شيوه زندگي، ...آنان بوده است ادبيات علاوه بر رسالتي كه در قبال تلطيف روح و روان آدمي دارد، وظيفه دادخواهي و دادستاني نيز دارد. شاعران و نويسندگان در هيچ كجاي دنيا در مقابله با زورگويي ها و ستم كاري ها سكوت نكردند و همواره زبان گوياي جامعه خود بوده اند. تحريم اقتصادي مختص كشور ايران نيست. هر كشوري كه بخواهد مستقل و خودكفاء باشد معمولاً از سوي كشورهاي صاحب قدرت تحت فشار قرار مي گيرد تا منافع خود را تأمين نمايند. اقتصاد مقاومتي در چند سال اخير جزيي از ادبيات مكتوب و محاوره اي كشور ما شده است. در اين بين نويسندگان و شعرا همگام و همراه با آحاد مردم و با استفاده از قدرت قلم، به مقابله با سياست هاي غلط زورگويان جهاني پرداختند و با نگارش و سرودن، تفكر استكبار ستيزي را نه تنها ادبيات ملي در ايران بلكه در ادبيات جهاني نيز ترويج كرده اند. بدون ترديد ايستادگي در مقابل خود خواهي هاي دشمنان مستلزم به كارگيري تدابير و تمهيداتي است كه بتواند مانع از تحقق خواسته هاي غيرمنطقي و خودخواهانه آنان شود. از بدو پيروزي انقلاب اسلامي دشمنان نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران به شيوه ها و ترفندهاي گوناگون مردم را از صحنه انقلاب دور نمايند كه تحريم هاي اقتصادي از جمله سياست هاي غلطي بوده است كه تاكنون نتوانسته است دشمن را به اهدافش برساند از اين رو اين مقاله بر آن است تا با ارائه تعاريفي چند از فرهنگ، ادبيات و اقتصاد مقاومتي، به اختصار نقش ادبيات را در نهادينه سازي فرهنگ اقتصاد مقاومتي توضيح و تفسير كند.