مديريت راهبردي منابع انساني و رشد بهره وري در پرتو اقتصاد مقاومتي

هدف پژوهش حاضر بررسي رابطه بين راهبردهاي منابع انساني با رشد و توسعه در عملكرد سازماني در شركت سايپا در سال 1396 مي باشد. پژوهش حاضر با توجه به هدف از نوع كاربردي و بر اساس ماهيت، از نوع توصيفي و همبستگي مي‌باشد. جهت جمع آوري اطلاعات مورد نياز، براي نگارش ادبيات تحقيق از بررسي كتابخانه اي و براي جمع آوري داده ها در خصوص سوال هاي تحقيق از روش ميداني و با استفاده از پرسشنامه هاي استاندارد استفاده شده است. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه راهبرد هاي منابع انساني و عملكردي سازماني بود. پرسشنامه ها بين 50 نفر از مديران بخش هاي مختلف شركت سايپا توزيع و تكميل شد. داده هاي پژوهش پس از گردآوري با استفاده از آزمون همبستگي پيرسون و رگرسيون خطي با رعايت پيش فرض ها و آزمون هاي معناداري از طريق SPSS تجزيه و تحليل شد. يافته هاي به دست آمده از پژوهش نشان داد 85 درصد از واريانس راهبردهاي منابع انساني از طريق مولفه ساختار عملكرد؛ 71 درصد از واريانس راهبردهاي منابع انساني از طريق مولفه رفتاري و 61 درصد از واريانس راهبردهاي منابع انساني از طريق مولفه همسويي سازماني تبيين و توجيه شده است(سطح معناداري ملاكP≤0.05 است). بر اين اساس مي توان نتيجه گرفت كه مدريت راهبردهاي منابع انساني در پرتو اقتصاد مقاومتي باعث رشد و بهره وري و بهبود عملكرد سازماني مي گردد.