شماره ركورد كنفرانس :
4118
عنوان مقاله :
تحليل حماسة مضحك «رستم‌نامه» بهار و تبيين شاخصه‌هاي ژانري اثر: يك پارودي با بافت هجايي
پديدآورندگان :
قائمي فرزاد ghaemi-f@um-ac-ir استاديار زبان و ادبيات فارسي دانشگاه فردوسي مشهد
تعداد صفحه :
13
كليدواژه :
بهار , رستم‌نامه , حماسة مضحك , پارودي , انتقاد سياسي- اجتماعي.
سال انتشار :
1396
عنوان كنفرانس :
اولين همايش ملي ملك الشعرا محمد تقي بهار
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
ملك‌الشعراي بهار، با توجه به گرايشش در قصيده به سبك خراساني، آشنايي و علاقه‌اش با فرهنگ ايران باستان، و به ويژه عشقش به شاهنامه و فردوسي، در اشعارش نگاه خاصي به شاهنامة فردوسي داشته است. اُنسش با شاهنامه در زندان و يادداشتهاي او بر نسخه‌اي از اين اثر كه گواهي بر دانش متني او نسبت به كتاب است و تلميحات غني‌اش به قصص حماسي ايران در اشعارش، حتي روايات حماسي بيرون از شاهنامه، گواهي از اين گرايش قوي اوست. در قصايد بهار، اشعاري مثل «نقش فردوسي» وجود دارد كه به تمجيد جايگاه فرهنگي شاعر پرداخته است و حتي قصايدي روايي چون «داستان رستم و اسفنديار» را مي‌بينيم كه شاعر در نقش يك حماسه‌سرا به بازآفريني صحنه‌هايي از شاهنامه نزديك شده است. در اين بين، قصيدة بلند «رستم‌نامه» يك نمونة نادر است. شعري طنزآميز با ظاهري كه گاه به زبان هجو متمايل مي‌شود. در اين شعر، بهار، رستم را به روزگار معاصر مي‌آورد و با ترسيم شخصيتي ويران‌شده از يك «معتاد»، در پشت ظاهري مضحك، ولي دردناك، به نقد اجتماعي جامعة روزگار خود مي‌پردازد كه در آن، شخصيت مرد ايراني از انگاره‌هاي فرهنگي كه شاهنامه معيار اخلاق سياسي آن بوده، به شدت فاصله گرفته، به نوعي مسخ و بحران هويت و افسردگي بيمارگونه دچار شده است. در اين مقاله ضمن تحليل اجتماعي- سياسي اين قصيده، به تبيين ژانر و نوع‌شناسي شعر پرداخته شده است. شعري كه با توجه به نامش - كه از يكي از آثار منثور معروف داستاني عصر قاجار كه زمينة عاميانه داشت، اخذ شده بود- مي‌تواند يك نقيضة طنزآميز (parody) باشد؛ در عين حال تحليل بافت روايي و محتوايي اثر نشان مي‌دهد، شعر يك حماسة مضحك (Mock-heroic/mock-epic/ heroic-comic) است كه در سطح شعري به نوع هجو (satire) نزديك است.
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت