شماره ركورد كنفرانس :
4118
عنوان مقاله :
عناصر طبيعت در اشعار ملكالشّعراي بهار با رويكرد نمادشناسي (سمبوليسم)
پديدآورندگان :
رستگار رؤيا (دانشجوي دكتري زبان و ادبيات فارسي دانشگاه فردوسي مشهد)
كليدواژه :
سمبوليسم , اجتماعي , نماد , ملكالشّعراي بهار , ديوان اشعار
عنوان كنفرانس :
اولين همايش ملي ملك الشعرا محمد تقي بهار
چكيده فارسي :
سمبوليسم يكي از جريانهاي مهم ادبي است كه درقرن نوزدهم درفرانسه شكل گرفت. در اين مكتب سخن از حقيقتي است كه هنرمند آن را در ماوراء نمادها و رمزها پنهان نموده تا مخاطب از آن حقيقت پرده بردارد؛ امّا زماني كه اين جريان وارد ايران شد، توسّط بسياري از شاعران معاصر در خدمت بيان مسائل سياسي اجتماعي و آرمانهاي تودۀ مردم قرار گرفت. ملكالشّعراي بهار يكي از اين گروه شاعران است و اين جستار به بررسي سمبوليسم و نمادگرايي در اشعار ملكالشّعراي بهار اختصاص يافته است. اين پژوهش به هدف شناخت بيشتر اشعار بهار و به تبع آن توانايي و هنر وي در زمينۀ كاربرد نمادها و پاسخ به اين پرسشهاي اصلي است: ملكالشّعراي بهار در اشعارش از چه سمبولها و نمادهايي بهره برده است؟ و دلايل وي براي استفاده از نمادگرايي چه بوده است؟ نتايج اين نوشتار كه به روش كتابخانهاي و با رويكرد توصيفي– تحليلي انجام شده است، نشان ميدهد كه بهار به دليل اختناق حاكم بر فضاي جامعۀ استبدادي زمان خود، انتقادات و اعتراضات خويش را در وراي سمبولها و نمادها بازگو كرده و آن را دستمايۀ مبارزه با ظلم، استبداد، بيعدالتي و حمايت از تودۀ مردم قرار داده است. اين نمادگرايي در اشعار بهار به وفور يافت ميشود كه اغلب آنها برگرفته از طبيعت است. نمادهايي چون: جغد، ضيمران، رود، روز و شب، لاله، گل، سنبل، بلبل، عندليب، مرغ سخنگو، مرغ عاشق و اسير كه اغلب آنها در خدمت اجتماع قرارگرفتهاند. از اين رو بايد گفت سمبوليسم در اشعار بهار از نوع اجتماعي است و اين شاعر توانمند در جذب خواننده از طريق به كار بردن سمبولها و نمادهاي متعدّد و گوناگون بسيار موفّق عمل كرده است.