بررسي امكان جايگزيني سموم علف كش دومنظوره جديد (فورام سولفورون، نيكوسولفورون) به جاي علف كش هاي رايج ( آترازين+ لاسو) و تأثيرآنها برعملكرد ذرت بهاره رقم سينگل كراس 704

در قرن حاضر، مديريت علفهاي هرز نقش بارزي در توليد زراعي ايفا ميكند. هر نظام موفق پايدارمي بايست به طور موثري از كاهش عملكرد ناشي از علفهاي هرز جلوگيري به عمل آورد، زيرا علفهاي هرز همچنان تهديدي براي توليد، محسوب ميشوند. لذا اين آزمايش باعنوان بررسي امكان جايگزيني سموم علف كش دومنظوره جديد (فورام سولفورون، نيكوسولفورون) به جاي علف كش هاي رايج (آترازين+ لاسو) و تأثيرآنها برعملكرد ذرت بهاره رقم سينگل كراس 704 در سال زراعي 1392 در منطقه ي تركالكي در شمال شهرستان گتوند اجرا گرديد. اين بررسي در قالب طرح كرت هاي خرد شده با پايه بلوك هاي كامل تصادفي در 4 تكرار انجام شد. سه سطح كولتيواسيون، يك بار، دو بار و بدون كولتيواسيون به عنوان عامل اصلي و كنترل علف هاي هرز در 4 سطح به عنوان عامل فرعي در نظر گرفته شدند. نتايج نشان داد استفاده از علف كش هاي جديد از خانواده بازدارنده استولاكتات سينتاز از جمله نيكوسولفورون وفورامسولفورون نسبت به علف كش رايج آترازين+لاسو در مزرعه ذرت بهاره كارآيي بالاتري نسبت به كنترل علف هاي هرز وبالابردن عملكرد داشته است ودرنهايت بيشترين كنترل علفهاي هرز مربوط به تيمار نيكوسولفورون + يكبار كولتيواسيون ميباشد.