تأثير استراتژي هاي كاركردي منابع انساني بر ميزان مشاركت كاركنان در مراكز آموزش عالي استان ايلام

پيدايش دانش و فناوري هاي نوين محصولات صنعتي و هم چنين جهت گيري ها و استراتژي هاي جديد سازمان ها, آن ها را ناگزير مي سازد براي بفا در عرصه رقابت به سوي استراتژي هاي اساسي و مهم در جهت توسعه مداوم منابع انساني خود گام بردارند, يكي از اين استراتژي ها, ميزان مشاركت كاركنان مي باشد. بنابراين پژوهش حاضر به مطالعه تأثيب استراتژي هاي كاركردي منابع انساني بر ميزان مشاركت كاركنان براساس مدل آرمسترانگ در مراكز آموزش عالي استان ايلام مي پردازد. كه با هدف شناخت استراتژي هاي كاركردي منابع انساني وميزان مشاركت كاركنان صورت گرفته است. روش تحقيق توصيفي از شاخه همبستگي و ابزار جمع آوري اطلاعات پرسشنامه مي باشد. در ابتدا ميزان پايايي پرسشنامه با استفاده از داده هاي پيش آزمون مورد بررسي و تأييد قرار گرفت. جامعه آماري تحقيق حاضر كاركنان دانشگاه پيام نور, دانشگاه آزاد اسلامي , دانشگاه علوم پزشكي, مراكز غيرانتفاعي و كاركنان دانشگاه ايلام بوده است. حجم نمونه 281 نفر محاسبه و جهت تجزيه و تحليل داده ها از نرم افزار spss استفاده شده است. نتايج بررسي ها با استفاده از نرم افزار spss نشان مي دهد كه بين متغيرهاي مستقل استراتشي روادط كاركنان، استراتژي مديريت عملكرد، استراتژي جذب كاركنان، استراتژي توسعه منابع انساني و استراتپژي پاداش و متغير ميزان مشداركت كاركنان به عنوان متغير وابسته رابطه مثبت و معني داري وجود دارد.