بررسي عوامل موثر بر استقرار مديريت دانش در سازمان تعاون روستايي كشور

هدف از انجام اين تحقيق بررسي عوامل موثر بر استقرار مديريت دانش در سازمان مركزي تعاون روستايي ايران است. اين تحقيق از دسته تحقيقات كمي و كاربردي است و به روش توصيفي و همبستگي انجام شده است. جامعه آماري تحقيق كارشناسان و مديوران بخشهاي مختولف سازموان ميباشد كه تعداد آنها 40 نفر بوده كه مورد سرشماري قرار گرفتند. ابزار اصلي تحقيق پرسشنامه بود كه روايي آن بوسيله پانل متخصصان و پايايي ابزار تحقيق به وسيله ضريب آلفاي كرونباخ براي بخشهاي مختلف پرسشنامه احراز گرديد. نتايج بدست آمده از تحليل عاملي نشان ميدهد كه دو عامل، پذيرش فناوري (49/90%) و عامل استقرار فناوري اطلاعات (18/31%) حدود 68/21 درصد از واريانس مربوط به عاملهاي تكنولوژي اطلاعات در استقرار مديريت دانش در سازمان مركزي تعاون روستايي را تبييون مينمايد. عوامل موثر بر فرايند استقرار مديريت دانش شامل ساختار دانش محور (50/84%) و ايجاد فرهنگ دانش محور (10/98%) است، كه حدود 61/83 درصد از واريانس مربوط به عوامل فرايندها را تبيين مينمايد. شناسايي عوامل سازماني موثر بر در استقرار مديريت دانش نشان داد كه دو عامل انگيزش (40/05 درصد) و راهبردهاي مديريت دانش (21/6 درصد) حدود 67/66 درصد واريانس مربوط به عوامل را تبيين مي نمايد و سه راهكار نوآوري - توانمندسازي، فرهنگي - تصميم گيري و راهكارهاي مشتري - مدارانه حدود 73/93 درصد از واريانس مربوط به راهكارها را تبيين مي نمايد.