سنجش تكامل راهبردي براي سازمان هاي كارآفرينبا مطالعه موردي شركت پتروشيمي خراسان

سازمان كارآفرين و مديريت استراتشيك در وجه شناسايي هوشمندانه محيط و استفاده خلاقانه از روندها و فرصت ها به عنوان يك مزيت رقابتي، داراي وجه اشتراك راهبردي مي باشند. براي هدفمند كردن استفاده از دان مديريت استراتژيك بده عنوان يك مزيت و سازماندهي مراحل آن در يك سازمان كارآفرين، شناخت وضعيت بلوغ استراتژيك آن ضروري است. مدل سازي چنين مقوله اي در سال هاي اخير موضوع پژوهش هاي كاربردي مختلفي در حوزه مديريت استراتژيك شده است تا با تبيين يك مدل بلوغ مناسب، وضعيت حال و آينده سازمان ها به صورت متناسبي طرح ريزي گردد. در اين مقاله با مروري بر مدل هاي تكامل ، چارچوبي كمي جهت سنج تكامل راهبردي براي سازمان هاي كارآفرين ارائه شده و جهت سنج ميزان تكامل راهبردي يك سازمان كارآفرين به صورت توامان از مدل هاي تكامل و ابزارهاي مديريتي جهان شمول استفاده گرديده است. چنين رويكردي كمدي ، اين امكان را فراهم مي سازد كه سازمان ها مسير دستيابي خود به بلوغ بيشتر را بر اساس ساختار سطوح بلوغ و خصوصيات آن، به طور واقعي ترسيم نموده و همواره نسبت به كنترل وضعيت راهبرد هاي خود با برنامه در نظر گرفته شده جهت كارآفريني حداكثري، اقدام نمايند.