الگوي مديريت دانش براي سازمان هاي نظامي با رويكرد سيستمي

مديريت دانش به مثابه راهبرد كليدي براي دستيابي به موفقيت و بقاي سازماني در محيط پُررقابت و غير قابل پيش بيني عصر حاضر ،توجه بسياري را به خود جلب كرده است. اگر افراد قابليت يادگيري استفاده خلاقانه از دانش را در سازمانها دارا باشند، به الگوي جديد تفكر دست مي يابند كه مي توانند به تعريف مجدد امور و شيوه انجام آنها بپردازند، لذا مديريت دانش بايد چشم انداز و ابزارهاي يادگيري را هم داشته باشد؛ در عين حال، نظام مديريت دانشي كه بخوبي طراحي و استقرار يافته باشد مي تواند فايده و سودآوري پايداري براي سازمانها و حتي افراد به ارمغان آورد. اين تحقيق با هدف ارائه الگوي مديريت دانش براي سازمانهاي نظامي با رويكرد سيستمي انجام شده است،نوع تحقيق كاربردي توسعه اي و روش بكارگرفته شده موردي زمينه اي مي باشد ،نمونه جامعه آماري 76 نفر تعيين و از نرم افزار spss براي تجزيه و تحلي داده هاي كمي و در بخش كيفي از تحليل محتوا براي مصاحبه ها استفاده شده است.در اين پژوهش الگوي مديريت دانش يراي سازمانهاي نظامي با رويكرد سيستمي شامل : الف- وروديها و يا درونداد سيستم (-نيروي انساني 2-منابع مالي3- ساختار رسمي سازمان4- تجارب و دانشهاي ضمني5- دانشهاي صريح و آشكار6-زير ساخت فناوري)ب-عوامل پردازشي سيستم(1-برنامه ريزي استراتژيك مديريت دانش: 2-سازماندهي3- هدايت و رهبري4-آموزش5-فرهنگ سازماني6-ابزارهاي فناوري) ج-خروجي يا برونداد سيستم (1-افزايش همكاري2-تسهيل جريان دانش3-افزايش يادگيري سازماني4- بهبود خدمات5--بازنگري توانمنديهاي دانشي 6 -رديابي و شناسايي محلهاي دانش نزاجا (نقشه هاي دانشي سازمان7- ايجاد پايگاه دانش از طريق ساخت محل حفظ و نگهداري دانش سازمان8- ايجاد دانش سازماني از طريق شناسايي دانشهاي كليدي و حياتي سازمان9-دست يابي به اهداف دانش 10- تصرف و ثبت دانش:11-تعيين شكاف دانش) د- عوامل محيطي سيستم (1-اجتماعي-2-فرهنگي،3-اقتصادي،4-سياسي،5-قوانين و مقررات ، و فناوري)تدوين و از طريق پرسشنامه محقق ساخت توسط نمونه جامعه آماري مورد تاييد قرار گرفت .