بررسي تاثير حذف ارماتور منفي بر خيز سقف تيرچه بلوك

يكي از اجزاي اصلي ساختمانها ، سقفها و از آن جمله سقفهاي بتني مي باشند كه نقش اساسي آنها انتقال نيروهاي قائم و افقي ناشي از بارهاي ثقلي و نيروهاي جانبي شامل بارهاي باد و زلزله به ساير اعضاي باربر است. يكي از متداولترين سقفهاي بتني، سقفهاي تبرچه بلكوك است . طرح و اجراي آسانتر و صرفه اقتصادي ، فلسفه اصلي استفاده از اين سقف است . از آنجا كه مقاومت بتن در برابر نيروهاي فشاري بسيار خوب و در برابر كشش معكوس است در قطعات بتن مسلح ، نيروهاي كششي توسط آرماتور فولادي تحمل مي شود . به همين علت در تيرهاي تحت خمشي و دالها سعي بر اينست كه قسمتي از بتن تحت كشش، حذف شده و تنها آن مقدار از سطح بتن كه براي جاي گذاري خاموتها و آرماتورهاي كششي لازم است. باقي بماند . اين كار به كاهش بار مرده سقف ، داراي اهميت بوده و در عمل منجر به طرح دالهاي مجوف، دال هاي با پشت بند، دال مشبك و در نهايت سقف هاي تيرچه بلوك شده است. بر اساس نتايج آن مزاياي مختلف اين روش در سه بخش بهره برداري، سازه اي، عايق حرارتي و اقتصادي معرفي شده است. داشتن اطلاعات مناسب و دقيق از وضعيت سازه، نحوه پيكربندي و ساير مشخصات كمك شاياني در ارائه شيوه مناسب مقاوم سازي ارائه مي نمايد و ارزيابي مقاومت سازه ها يكي از مهم ترين مسائلي است كه مهندسين سازه بايد بيانديشند. يكي از اجزاي تاثير گذار سازه در توزيع نيروي جانبي و همچنين موثر در تخمين مقاومت سازه ديافراگم كف مي باشد. صلب يا انعطاف پذير فرض نمودن ديافراگم كف در ميزان نيروي جذب شده توسط اجراي باربر قائم بسيار تاثيرگذار بوده و نحوه عملكرد سازه را تحت الشعاع قرار ميدهد. يكي از انواع سقف ها، سقف هاي مركز از تير و تاوه مي باشند كه سقف هاي تيرچه بلوك نمونه بارزي اين نوع سقف ها بوده و استفاده ازآنها در ايران بسيار معمول ميباشد.