شماره ركورد كنفرانس :
4142
عنوان مقاله :
«بدي» در ادبيات داستاني،ادبيات آرمان¬شهري و ادبيات كابوس¬شهري
پديدآورندگان :
عامري فيروزه firouzeh_ameri@yahoo.com استاديار گروه زبان و ادبيات انگليسي، دانشگاه تبريز
كليدواژه :
بدي در ادبيات , ادبيات آرمان¬شهري , ادبيات كابوس¬شهري , قوه تخيل , اخلاقي زيستن
عنوان كنفرانس :
اولين همايش ملي مفهوم بدي و اشكال بيان آن: ادبيات بيمار گون، عرصه بحران انديشه
چكيده فارسي :
ادبيات داستاني، در تمامي اعصار، چالشهاي انسان را چه در مواجهه با خود و چه در مواجهه با جامعه به تصوير كشيده است. اين ادبيات، در نوع غني¬اش، حقايقي را از زندگي براي خواننده مشهود مي دارد كه چه بسا روز¬مرگي زندگي از ديد او مخفي نگه داشته است. مقاله حاضر به بررسي اين مدعا مي پردازد كه ادبيات داستاني قابل اعتنا به نحوي ادبيات «بدي» است، چرا كه شر و بدي از زندگي انسان جدا نيست و در ادامه اين نكته مورد بحث واقع مي شود كه اطلاق لفظ «بدي» براي ادبيات لزوما بار منفي ندارد، چرا كه مصور كردن شردر ادبيات مي¬تواند به نحوي باعث ايجاد جامعه آرماني تر شود. به منظور اين بررسي ، ادبيات داستاني آرمان¬شهري (Utopian) كه گونه¬اي از ادبيات است كه داعيه بازنمايي يك زندگي بهتر براي انسانها در دنياي خيالي را دارد، از دو جهت مورد مداقه قرار مي¬گيرد. از طرفي همسو با شماري از منتقدان نشان داده مي شود كه شرارت از اين مدينه هاي فاضله خيالي نيز به دور نيست وادبيات باور¬پذير در آرمان¬شهرش نيز جامعه¬اي آرماني را مصور نمي كند. به اين منظور، سير تطور اين گونه ادبي در اروپا از دوران باستان تا كنون، با تمركز برآثار انگليسي زبان، در بسترتحولات تاريخي و فلسفي، بررسي مي¬شود ودلايل انحطاط ادبيات آرمان¬شهري در دوره معاصر و جايگزين شدن تدريجي¬اش، دست كم از نظر كمي، با ادبيات كابوس شهري Dystopian)) مورد بحث واقع مي گردد. از طرف ديگر ارتباطي بين هدف ادبيات آرمان¬شهري و بازنمود شر در ادبيات نشان داده مي¬شود، به اين ترتيب كه با تكيه بر آثار بعضي از فيلسوفان اخلاق اين نكته بحث مي¬شود كه بازتاب بدي يا شر، به خصوص شر عاطفي در ادبيات، به آن علت كه همراه با تقويت قوه تخيل خوانندگان و ايجاد حس همذات پنداري در ايشان است، مي تواند، در شرايطي، سبب خير اخلاقي در جامعه و ايجاد جامعه¬اي بهت شود. در انتها نتيجه گيري مي شود كه اين ادعا كه ادبيات داستاني غني به طريق اولي ادبيات «بدي» است،بامشاهده وجود پليدي در ادبيات آرمان¬شهري و همچنين تحول نا¬گزيرش به ادبيات كابوس¬شهري، قوي¬تر مي¬شود. همچنين مجددا تاكيد مي گردد كه هر چقدر اين ادبيات بيشتر بتواند بدي را به ساحت تجربه انسان برساند، به جهت ايجاد حس همذات پنداري بيشترو در نتيجه ايجاد امكان زيست اخلاقي تر افراد جامعه و ايجاد جامعه آرماني¬تر، ارزشمندي بيشتر¬ي پيدا مي¬كند و به اين ترتيب لفظ « ادبيات بدي» بيشتر واجد بار مثبت است.