بررسي مقايسه‌اي افكار خودكشي، معنويت و سلامت روان با توجه به فرهنگ جامعه در دانش آموزان دختر دبيرستاني خانواده‌هاي طلاق و خانواده‌هاي عادي شهر زابل

A Comparative Study of Suicidal Ideation, Spirituality and Mental Health among the Female High School Students of Divorced and Normal Families in Zabol City, Iran

طلاق ازجمله رويدادهاي ناخوشايندي است كه نه‌تنها بر طرفين اثر مي‌گزارد بلكه پيامدهاي ناگواري براي اعضاي خانواده ازجمله فرزندان دارد. فرهنگ و باور عام نيز در آثار سو كه طلاق بر جاي مي‌گذارد، تأثير گزار است و پذيرش افراد در هر فرهنگ نسبت به اين مسئله تا حدودي متفاوت از ساير است؛ بنابراين هدف از پژوهش حاضر بررسي مقايسه‌اي افكار خودكشي، معنويت و سلامت روان در دانش آموزان دختر دبيرستاني خانواده‌هاي طلاق و خانواده‌هاي عادي شهر زابل بود. پژوهش حاضر از نوع علي مقايسه‌اي بود. جامعه آماري پژوهش شامل كليه دختران دبيرستاني خانواده‌هاي طلاق و عادي شهر زابل در سال ۱۳۹4 تا ۱۳۹۵ بودند كه از ميان آن ها تعداد 100 نفر (50 نفر دختر خانواده طلاق، 50 نفر دختر خانواده عادي) به روش نمونه‌گيري تصادفي چندمرحله‌اي انتخاب شدند و آن‌ها به پرسشنامه‌هاي افكار خودكشي بك، معنويت پارسيان و دونينگ و سلامت عمومي (GHQ) پاسخ دادند. داده‌ها با استفاده از آزمون مانوا و تي مورد تحليل قرار گرفتند. نتايج تحليل مانوا و آزمون تي نشان داد بين افكار خودكشي، معنويت و سلامت روان در ميان دانش آموزان دختر دبيرستاني خانواده‌هاي طلاق و خانواده‌هاي عادي شهر زابل تفاوت آماري معني‌داري وجود دارد (05/۰ p). با توجه به نتايج به‌دست‌آمده دختران خانواده‌هاي طلاق افكار خودكشي بالاتري نسبت به خانواده‌هاي عادي داشتند، همچنين دختران خانواده‌هاي طلاق از معنويت و سلامت روان پايين‌تري نسبت به دختران عادي داشتند كه ناشي از عوارض ناخوشايند طلاق بر فرزندان است بنابراين نيازمند توجه ويژه هستند. با توجه به نتايج و اثرات منفي كه طلاق به دنبال دارد. مي‌توان از طريق آموزش پيش از ازدواج در جهت انتخاب صحيح و معقول از وقوع طلاق پيشگيري كرد و همچنين با فرهنگ سازي ديدگاه افراد را به طلاق تغيير داد تا بتوانند آن را به‌عنوان مسئله اجتماعي بپذيرند.