شماره ركورد كنفرانس :
4156
عنوان مقاله :
بررسي عوامل اجتماعي و فرهنگي مؤثر بر خشونت رواني عليه زنان (مطالعه موردي: شهر سنندج)
عنوان به زبان ديگر :
Social and Cultural Factors Influencing Psychological Violence Against Women) a Case Study in Sanandaj(
پديدآورندگان :
بشيري ياسر yaserbashiri1365@gmail.com كارشناسي ارشد مددكاري اجتماعي دانشگاه علامه طباطبايي , كوهي شيوا Shivakoohi@yahoo.com كارشناسي ارشد دانشگاه آزاد اسلامي واحد كيش، مدرس دانشگاه آزاد اسلامي واحد كرج، كرج
كليدواژه :
خشونت خانگي , خشونت رواني , پايگاه اجتماعي-اقتصادي , حمايت اجتماعي , يادگيري نقش هاي جنسيتي , پايبندي به باورهاي ديني , فرهنگ مردسالاري
عنوان كنفرانس :
اولين كنفرانس بين المللي فرهنگ، آسيب شناسي رواني و تربيت
چكيده فارسي :
خشونت رواني مي تواند آثار تخريبي بيشتري نسبت به ساير انواع خشونت ها بر جاي بگذارد و تأثير آن نيز از نظر مدت زمان، طولاني تر از ابعاد ديگر خشونت مي باشد. پس طبيعي است كه گاهي اين نوع خشونت، فرد قرباني را به سوي خودكشي بكشاند. هدف پژوهش حاضر بررسي عوامل اجتماعي و فرهنگي موثر بر خشونت رواني عليه زنان در شهر سنندج است.
پژوهش كنوني در ذيل پژوهش هاي پيمايشي قرار مي گيرد. حجم نمونه كه با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي ساده انتخاب شده است، شامل 158 نفر از زنان متأهل ساكن شهر سنندج مي باشد كه به واسطه قرار گرفتن در معرض خشونت رواني از سوي همسرانشان به كلينيك هاي مددكاري اجتماعي و مشاوره مراجعه كرده اند. ابزار مورد استفاده در پژوهش حاضر، پرسشنامه اي 56 سؤالي است. روايي گويه ها با استفاده از ضريب آلفاي كرونباخ 76 /0 بوده و جهت تعيين اعتبار آن نيز روش هاي اعتبار محتوا و اعتبار صوري به كار گرفته شد. به منظور تجزيه و تحليل داده ها از آزمون همبستگي چند متغيري استفاده شده است.
يافته هاي پژوهش نشان داد كه 2 /46 درصد از زنان خشونت ديده شهر سنندج خشونت رواني را در سطح بالا تجربه كرده اند. بين متغيرهاي پايگاه اجتماعي-اقتصادي خانواده، حمايت اجتماعي، پايبندي به باورهاي ديني و بروز خشونت رواني عليه زنان رايطه معنادار مستقيم وجود دارد و جهت اين رايطه منفي مي باشد. از سوي ديگر بين فاصله سني زوجين، يادگيري نقش هاي جنسيتي، فرهنگ مردسالاري در خانواده هاي زنان خشونت ديده و بروز خشونت رواني عليه زنان رابطه معنادار مستقيم و مثبت وجود دارد. بدين ترتيب فرضيه هاي پژوهش با سطح اطمينان 95% مورد تأئيد قرار گرفت.
انجام پژوهش هايي با اولويت شيوع شناسي و اتيولوژي (سبب شناسي) صحيح خشونت خانگي، شناخت عوامل مربوط به تاب-آوري زوجين، بررسي تجربه زيسته زنان قرباني خشونت و بويژه خشونت رواني و تأكيد بر رويكردهاي محله محور و اجتماع محور در مداخلات اجتماعي، تأكيد بر فرهنگ سازي در گروه مردان و زنان جهت تغيير نگرش آنان نسبت به حقوق زنان و مردان در جامعه، طراحي و ايجاد سامانه جمع آوري و ثبت اطلاعات مربوط به زنان خشونت ديده در مراكز استان ها، تأسيس مراكز مداخله در بحران با تأكيد بر كاهش و مداخله در موارد خشونت خانگي مي تواند در كاهش اين پديده نقش مؤثري داشته باشد.