شماره ركورد كنفرانس :
4165
عنوان مقاله :
تاثيرتنوع قومي ونژادي برشكل گيري بحران درافغانستان
پديدآورندگان :
اكسا نرگس كارشناس ارشدروابط بين الملل، دانشگاه خوارزمي
كليدواژه :
افغانستان , قوميت گرايي , تبعيض , جنگ داخلي , سيستم فدرال
عنوان كنفرانس :
اولين همايش بين المللي بحران هاي ژئوپليتيكي جهان اسلام
چكيده فارسي :
بحرانهاي قومي و نژادي از جمله مباحث جديدي است كه در دهه 90 پس از فروپاشي شوروي و تجزيه يوگسلاوي در عرصه روابط بين الملل مورد توجه قرار گرفته است. اين مبحث به ويژه در كشورهايي كه داراي ويژگي چندقومي- مذهبي هستند و هنوز روند دولت- ملت سازي را طي نكرده اند داراي اهميت و تاثير ويژه اي است. زيرا بحرانهاي قومي- مذهبي در اين كشورها منجر به جنگ داخلي، ناامني و بي ثباتي سياسي( كه از نشانه هاي آن دولتهاي ناپايدار و در مواردي فقدان دولت ملي ميباشد) شده است.
در بررسي تنوعات قومي- مذهبي، افغانستان مي تواند نمونه مناسبي براي مطالعه باشد. افغانستان كشوري است با تنوعات قومي و مذهبي، كه اين امر باعث گسترش اختلاف و تبعيض قومي و مذهبي در اين كشور و نهايتا جنگ داخلي شده است. در واقع تنوعات قومي و مذهبي در افغانستان، يكي از مهمترين عوامل آشوب و بي ثباتي در اين كشور است. در اين مقاله سعي شده است تا ضمن بررسي قوميتهاي مختلف در افغانستان و تاثير هر يك از آنها در سياست و حكومت اين كشور، نشان داده شود كه تنوعات قومي- مذهبي از مولفه هاي اصلي بي ثباتي و هرج و مرج سياسي در اين كشور است بنابراين ايجاد دولت ملي با ناديده گرفتن يا سركوب قوم يا قوميتهاي مختلف در افغانستان نه تنها به حل بحران منجر نمي شود بلكه بر كشمكش و درگيري در افغانستان مي افزايد. از اين رو لازمه ايجاد يك دولت با ثبات در افغانستان پذيرفتن تنوعات قومي- مذهبي، و ايجاد فضاي سياسي مناسب براي فعاليت گروههاي مختلف قومي و مذهبي است. از اين رو، به نظر مي رسد ايجاد سيستم فدرال كه قدرت را در ميان همه اقوام تقسيم نمايد مي تواند گزينه مناسبي براي اين كشور باشد.