جنگ سرد ايران و عربستان؛ ديالوژيك تعارضات ايدئو- ژئوپلتيك

با توجه به استمرار و شدت يافتن ميدان روندهاي تنش زا از نوع رويكردهاي ايدئولوژيكي در قالب نبرد انديشه به تنارع فراگير در شكل انديشه نبرد، در يافتن وجوه اين درگيري هاي سازمان يافته متعارض در جهان اسلام مستلزم بازخواني و باز انديشي مباني و مبادي اين تعارض ها فارغ از نقش قدرت هاي فرامنطقه اي است؛ در واقع درك و دريافت نگره هاي نبرد موجود نماينگر و مشتبه به وضعيت و شرايط هابزي است؛ بطوريكه سوژه و ابژه تعارض در ميان نمايندگان و شناسانندگان جريان هاي متعارض ايده اي و فكري قابل رويت و در مقام تامل و انديشه است. آنچه در اين پژوهش بدان پرداخته مي شود فراتر از يكسري مطالبات سياسي در همسويي - همگوني و يا ناهمگوني با برنامه ها و اهداف هاي مرتبط با جريان هاي طلايه دار اين دو مكتب فكري است؛ در واقع بررسي ويژگيها، راهكارها و راهبردهاي ژئوپلتيكي در ذيل اهداف و برنامه هاي ايدئوپلتيكي آنان معنا مي يابد. با اين اوصاف با عنايت به وخامت اين پروسه فرسايشي كه در چند مدت اخير شكل علني و آشكارتري بخود گرفته است بررسي منشا تعارض مذكور در ميدان هاي متقابل و متخاصم ايران و عربستان از يكسو و حاميان و متحدان آنها از سوي ديگر خواهد بود و لذا در اين راستا به كمك نظريه پيربورديو در رابطه با ميدان هاي تعارض و عادتواره هاي موجود در نزد هريك از طرف هاي متعارض، به كالبد شكافي نبردهاي چندگانه ميان هريك از قطب هاي درگير و تبع آن همراهان منطقه اي آنها در جهان اسلام خواهيم پرداخت. قابل ذكر است كه پژوهش حاضر با رويكرد تطبيقي- تحليلي به تببين مناسبات چالشي و منطق تعارضات در اين عرصه خواهد پرداخت.