تعارض‌هاي مذهبي زمينه ساز بحران در منطقه ژئوپليتيكي غرب آسيا؛ مطالعه موردي: پديده بنيادگرايي اسلامي

امروزه مذهب و تعارض‌هاي برگرفته از مسائل ديني و مذهبي به يكي از مباحث اصلي مورد بررسي در علوم انساني تبديل شده و مولفه ارزشمند دين و مذهب با گرفتن جلوه سياسي به دستاويز حكومت‌ها براي دستيابي به اميال و خواسته‌هايشان شده و در دنياي سياست و قدرت نيز تمركز بسياري از دولتمردان و تصميم‌گيرندگان عرصه‌هاي مختلف قدرت را به خود جلب نموده است تا آنجا كه يكي از عوامل اصلي شكل‏ گيري بحران‏ هاي مختلف سياسي و بين المللي بوده و در تحولات حادث شده در مناطق مختلف جهان داراي نقشي كليدي و تعيين كننده است. يكي از اين مناطق حساس كه به دلايل مختلف كه در ادامه پژوهش به آن پرداخته خواهد شد، حايز اهميت است، منطقه ژئوپليتيكي و حساس غرب آسياست كه تاثيرگذاري دين به طور اعم و بنيادگرايي ديني به طور اخص در آن به صورتي كاملا آشكار نمايان شده و مصاديق بارز آن حوادث سال‌هاي اخير در كشورهاي عراق، سوريه، يمن و... است. لذا در اين پژوهش تلاش گرديده با استفاده از روش توصيفي و تحليلي و به استناد اطلاعات مبتني بر روش كتابخانه ‏اي ضمن تبيين مفهوم بنيادگرايي اسلامي و روند آن در حوزه ژئوپليتيكي غرب آسيا مولفه ‏هاي موثر در امنيت منطقه موصوف بررسي و با آگاهي از ريشه‌هاي تنازع در اين منطقه در نهايت پاسخي مستدل به اين پرسش كه تعارض‌هاي مذهبي و در راس آن‏ها پديده بنيادگرايي اسلامي، چه تاثيري در بحران‌هاي حادث شده اخير در منطقه ژئوپليتيكي و حساس غرب آسيا دارد؟ ارايه گردد.