شماره ركورد كنفرانس :
4177
عنوان مقاله :
آرمان گرايي و واقع گرايي با تأكيد بر مقايسۀ رمان هاي دفاع مقدّس در نخل هاي بي سر و گنجشك ها بهشت را ميفهمند
پديدآورندگان :
رضايي احمد a52_2006@yahoo.com دانشيار گروه زبان و ادبيّات فارسي دانشگاه قم , بيگنه مرضيه Marziye.bigonah@yahoo.com كارشناس ارشد زبان و ادبيّات فارسي دانشگاه قم
تعداد صفحه :
27
كليدواژه :
رئاليسم , آرمان گرايي , نخل هاي بي سر , گنجشك ها بهشت را مي فهمند , ادبيّات داستاني دفاع مقدّس.
سال انتشار :
1395
عنوان كنفرانس :
ششمين كنگره ملي ادبيات پايداري
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
واقعگرايي و آرمانگرايي از جمله مقولاتي است كه از ديرباز، نظر انديشمندان و نويسندگان حوزه هاي مختلف ازجمله فلسفه وادبيّات، را بهخود معطوف كرده است؛ گرايش بههريك از قطب هاي مذكور، به ويژه در حيطۀ ادبيّات، به پيدايي اثري خاص، با زمينه اي ويژه وعناصري متناسب با آن زمينه منجرمي شود؛ گاهي اوقات اين دو مقولهبه دليل ويژگيها و درونمايه، در اثري واحد، درهم تنيده مي شوند و خواننده با درهم آميختگي واقعگرايي و آرمانگرايي مواجه مي شود؛ از جمله در برخي از داستانهاي دفاع مقدّس چنين فضايي، يعني درهم تنيده شدن واقعيّت و آرمان و ترجيح يكي بر ديگري، ديده مي شود. براين اساس، در پژوهش حاضرداستانهاي نخل هاي بي سر و گنجشك ها بهشت را مي فهمند از دو دهۀ متفاوت، از زاويۀ واقعگرايي و آرمانگرايي بررسي شده اند. نتيجۀ پژوهش نشان مي دهد آثار مذكور، با نگرشي واقع گرايانه و نه مخيل، به توصيف صحنه هاي جنگ پرداخته اند، لكن متذكّر مي شود در كنار چنين واقعيّت هاي تلخي، ديدگاه هاي آرمانگرايانهتحمّلواقعيّت هاي دهشتناك را آسان تر كرده است؛ازاين رو در اين داستانها بيشتر با شخصيّت هاي آرمانگرايي روبه رو هستيم كه همين ويژگيهاي ديني و آرماني، نه تنها واقعيّت هاي تلخ را برايآنان تحمّل پذير كرده، بلكه چنين امري رابسيارجذّابمي دانند.
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت