شماره ركورد كنفرانس :
4184
عنوان مقاله :
بررسي تطبيقي فعل‌هاي مركب ضميري در گويش‌هاي تالشي و گيلكي
پديدآورندگان :
خوش ضمير راضيه raziehkoshzamir@yahoo.com دانشگاه گيلان , رضايتي كيشه خاله محرم - دانشگاه گيلان
تعداد صفحه :
14
كليدواژه :
فعل مركب ضميري , گويش تالشي , گيلكي , فعل پي‌بستي
سال انتشار :
1395
عنوان كنفرانس :
نخستين همايش بين المللي زبان ها و گويش هاي ايراني كرانه جنوبي درياي خزر
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
در زبان فارسي فعل‌هايي وجود دارد كه فاقد صيغه‌هاي شناسه‌دار است. به عبارت ديگر، در آخر اين فعل‌ها فقط شناسة سوم شخص مفرد (-َ د در مضارع يا صفر در ماضي) مي‌آيد. به همين دليل آنها را يك‌شناسه مي‌ناميم. در اينگونه افعال كه طبق نظر دستورنويسان و زبان‌شناسان با نام‌هاي مختلفي از جمله فعل‌هاي ناگذر، فعل‌هاي پي‌بستي، مركب ضميري و ... نام‌گذاري شده‌اند، نهاد به جاي شناسه با ضمير متصل مطابقت دارد. اين نوع افعال به ظاهر «گذرا» است؛ يعني مفعول مي‌پذيرد اما مفعولِ ظاهر در معنيفاعل است. در اين گونه فعل‌ها شناسه وجود ندارد و فعل هميشه به صورت يكسان با ساخت ديگركس (غايب) مفرد مي‌آيد و به جاي شناسه، ضمير مفعولي جدا يا پيوسته به كار مي‌رود. اين ضماير از نظر دستوري مفعول، و از جنبة معنوي يا منطقي جانشين نهاد جمله‌اند. همكردهاي اين فعل‌ها عبارت‌اند از: «آمدن، بودن، شنيدن، گرفتن، بردن، زدن». در اين مقاله قصد داريم با روش توصيفي- تحليلي و نيز از طريق بررسي ميداني با انتخاب نمونه‌هايي تصادفي از گويشوران، اين افعال را در گويش‌هاي تالشي (گونة پره‌سري) و گيلكي (گونة رشتي) به صورت تطبيقي مورد بررسي قرار دهيم تا اولاً روشن شود كه آيا اين دو گويش داراي افعال مركب ضميري هستند يانه. در صورت پاسخ مثبت، نحوة تحول و شيوة الگوپذيري آنها از صورت كهن و گذشتة زبان فارسي تا چه اندازه بوده است تا به اين ترتيب بتوانيم با ساخت نحوي و دستوري اين دو گويش بهتر و بيشتر آشنا شويم.
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت