ارائه رويكردي تركيبي از تكنيكهاي فرآيند تحليل شبكهاي و ديمتل جهت ارزيابي عوامل موثر بر چابكي توليد با رويكرد فازي )مطالعه موردي: شركت لاستيك سازي گيلان

با آغاز قرن بيست و يكم، سازمانها تغييرات اساسي را پيرامون خود تجربه كردهاند كه عدم توجه به اين تغييرات بقا و موفقيت آنها را به طورفزايندهاي تهديد ميكند. بسياري از اين واحدها در الويتهاي كسب و كار و ديدگاههاي استراتژيك خود تجديد نظر كرده و تاكيد خود را برسازگاري با تغييرات محيط كسب و كار و پاسخ سريع به نيازهاي بازار و مشتري قرار دادهاند. از اين رو، در پژوهش حاضر به ارائه يك مدل تركيبي جهت ارزيابي عوامل موثر بر چابكي توليد با استفاده از روشهاي تصميمگيري چندمعياره فازي در شركت لاستيك سازي گيلان پرداخته شده است. جامعه آماري اين پژوهش صنعت خودرو ميباشد، كه از طريق نمونهگيري قضاوتي در دسترس در قالب دو گروه كه در گروه اول تعداد 15 نفر مديران و كارشناسان ارشد شركت لاستيك سازي گيلان به دليل بوميسازي مدل، و در گروه دوم تعداد 6 نفر از خبرگان به دليل محدوديت شناسايي افراد صاحب نظر و تخصصي بودن موضوع، بعنوان نمونه آماري انتخاب شدند. روش اين پژوهش از نوع تحليلي است و از نظر هدف، از نوع كاربردي محسوب ميشود. اين پژوهش داراي ماهيت ميداني ميباشد، بدين منظور ابتدا با مطالعه و بررسي متون علمي، معيارها شناسايي شد و سپس با اساتيد دانشگاهي روايي آن تأييد گرديد. نتايج پژوهش نشان داد كه در بين معيارهاي اصلي سرعت تأثيرگذارترين و پاسخگويي تأثيرپذيرترين عامل ميباشد. همچنين بيشترين وزن، مربوط به زيرمعيار پاسخگويي به نيازهاي مشتريان است كه از زيرعوامل پاسخگويي ميباشد و اولويت اول را كسب كرده است.