بازتاب رنج هاي زنان در رمان خاله بازي

رنج زنان برخاسته از نابرابري جنسيّتي، باورهاي فرهنگي مردسالار و خوي پرخاشگري است كه مهم-ترين ابزار اعمال كنترل بر زنان در جامعه اي با ساخت مردانه محسوب مي شود. اين نوع نگاه تبعيض آميز و نابرابر به زن و مرد در طول تاريخ سبب ايجاد ضعف روحي در جنس مونّث شده و در عصر حاضر سبب خلق آثاري شده است كه منادي فرياد خاموش زنان مي باشد. پژوهش حاضر به بررسي خشونت عليه زنان در رمان خاله بازي بلقيس با بهره گيري از تئوري هاي نقد ادبي فمينيستي مي پردازد. تكنيك به كار رفته در اين پژوهش تحليل محتوا است. حاصل مطالعه چنان مي نمايد كه در اين رمان خشونت نقش اساسي دارد و در قالب هاي گوناگون (آشكار و پنهان) ظاهر مي شود و زنان را مغلوب مي سازد. بيشترين خشونت به كار برده شده در اين رمان مربوط به خشونت پنهاني رواني و بعد از آن خشونت آشكار است. شخصيّتي كه در اين رمان بيشترين خشونت بر او اعمال شده شخصيّت ناهيد و سيما مي باشد. در نهايت مي توان نتيجه گرفت كه اين رمان با ساختاري مردسالارانه بيانگر ستم هاي جنسيّتي، جدايي، سركوب و حقارت زنان است.