شماره ركورد كنفرانس :
4188
عنوان مقاله :
بررسي افقهاي انتظار در شعر گلچين گيلاني؛ با تكيه بر مكتب كنستانتس
پديدآورندگان :
سليمي علي هيأت علمي دانشگاه رازي كرمانشاه , نادري روژين rn.razi110@gmail.com دانشجوي دكتري زبان و ادبيات عرب، دانشگاه رازي كرمانشاه , اميري پريسا دانشگاه رازي كرمانشاه
كليدواژه :
مكتب كنستانتس , زيباشناسي دريافت , افقهاي انتظار , گلچين گيلاني.
عنوان كنفرانس :
ششمين همايش ملي نقد و نظريه ادبي
چكيده فارسي :
مكتب كنستانتس، مفهوم «زيباشناسي دريافت» را مفهوم مركزي در بوطيقاي هنر به شمار ميآورد. اين مكتب به اثبات اين مطلب همت گماشته كه اين خواننده است كه نقش اساسي را در تأويل متن ايفا ميكند. خواننده ممكن است در تأويل خود، متوجّة معناي موردنظر نويسنده نشود، اما معناهاي ديگري در آن بيابد كه نويسنده حتّي از وجود آنها آگاه نباشد و اينها به دانش خواننده بستگي دارد و دريافت او از كدها و زمينههاي اثر كه ممكن است خودآگاهانه يا ناخودآگاهانه در اثر راه يافته باشد. هر فرد، به طور جداگانه، متون را به مقتضاي سنّتها، ويژگيهاي اجتماعي، فرهنگي، اسطورهها و باورهاي عاميانه مردم دوران زندگي نويسنده و. .. تأويل و ارزيابي ميكند. در ميان آثار ادبي، شعر به دليل بنماية اصلي آن يعني تخيّل- ابزار بازآفريني واقعيّات- نمودگاه عالي اين تصويرگري خلاق است. لذا، نگارنده با رمزگان ذهني خويش به مكالمه با شعر شاعر معاصر ايراني، «مجدالدّين ميرفخرايي» ملقّب به «گلچين گيلاني» پرداخته و خطوط پنهان ميان ابيات شاعر را نمايانده است. در نقل تأويل، كه همان رمزگشايي و درك مفهوم متن است، نگارنده به كمك دو خوانش »درونمتني» و «برونمتني» كه تزوتان تودوروف، زبانشناس و نشانهشناس اهل بلغارستان آن را مطرح ساخته، برخي از قطعات شعري شاعر را در راستاي افق خاصّي قرار داده و معنايي در پاسخ به آن افق انتظار به دست داده است.