شماره ركورد كنفرانس :
4194
عنوان مقاله :
بررسي رابطه فرهنگ سازماني و تعهد سازماني در تحقق مدل تعالي سازماني در شركت مزدا يدك
پديدآورندگان :
حاجي كريمي عباسعلي a.a.hajikarimi@gmail.com دانشيار گروه مديريت دانشگاه شهيد بهشتي , كريمي جعفري فاطمه karimi_jafari@yahoo.com دانشجوي دكتري مديريت منابع انساني دانشگاه تهران
كليدواژه :
مدل تعالي سازماني EFQM , فرهنگ سازماني , تعهد سازماني , توانمندسازها , تعالي.
عنوان كنفرانس :
اولين كنفرانس ملي فرهنگ سازماني با رويكرد توسعه
چكيده فارسي :
الگوي تعالي سازماني EFQM كه چند سالي است جايگاه مناسبي در صنعت كشورمان پيدا كرده است از استانداردهاي قوي و برتر مديريت در صحنه جهاني به شمار مي رود. تعهد سازماني يكي از ويژگي هاي تعالي سازماني مي باشد. افزايش تعهد كاركنان نسبت به وظايفشان مستقيما بر رضايت مشتريان از خدمات و محصولات تاثير گذاشته و باعث افزايش سهم بازار، افزايش سود و در نتيجه موجب رشد، توسعه و تعالي سازمان مي گردد. امروزه براي ايجاد انگيزه، رفتارهاي مطلوب، دستيابي به اهداف سازماني، افزايش بهره وري نيروي انساني و در نهايت نيل به تعالي سازماني، مديران سطوح بالاي سازمان از راهبردهاي نوين و كارآمدي استفاده مي كنند. يكي از راهبردهاي نيل به تعالي و تفوق، از طريق ايجاد فرهنگ سازماني مطلوب است. اجراي تدابيري چون مديريت كيفيت فراگير، بهبود سازماني، استانداردهاي ايزو و تعالي سازمان جز با بررسي فرهنگ سازماني ميسر نمي شود.
پژوهش حاضر به منظور بررسي رابطه فرهنگ سازماني و تعهد سازماني در تحقق مدل تعالي سازماني EFQM و نيز شناخت مرتبط ترين بعد تعهد سازماني و فرهنگ سازماني با تعالي سازماني پي ريزي شده است. بدين منظور محقق 4 فرضيه اصلي و 7 فرضيه فرعي را مطرح نموده است. تحقيق حاضر از لحاظ هدف، كاربردي و از لحاظ روش تحقيق، توصيفي از نوع پيمايشي است.جامعه و نمونه آماري تحقيق حاضر را، مديران و كارشناسان شركت مزدا يدك تشكيل داده است و از روش هاي آماري تجزيه و تحليل همبستگي پيرسون، الگوريتم كمترين توان دوم جزئي، تحليل عاملي تاييدي، نرم افزار ليزرل و آمارهاي توصيفي چون جداول فراواني استفاده شده است.
نتايج تحقيق نشان مي دهد كه بين فرهنگ سازماني و تعهد سازماني در تحقق مدل تعالي سازماني رابطه معناداري وجود دارد. همچنين با توجه به ضريب همبستگي و ضريب مسير مي توان گفت كه سهم متغير فرهنگ سازماني در پيش بيني تعالي سازماني بيشتر از سهم تعهد سازماني مي باشد. با توجه به ضريب مسير مي توان گفت كه بيشترين تاثير را بر تعالي سازماني، متغير انطباق پذيري فرهنگ سازماني و كمترين تاثير را تعهد عاطفي دارا است.