ارائه يك رويكرد تركيبي جهت بررسي عوامل موثر بر تحول چابكي نيروي انساني (شركت احداث و توسعه نيروگاه هاي مپنا)

سازمان‌هاي موجود در هر جامعه با استفاده از منابع محدودي كه در اختيار دارند، به‌گونه‌اي به رفع نيازهاي فردي و گروهي افراد جامعه مي‌پردازند و از آنجا كه منابع توليد همواره با يك ويژگي، يعني كميابي مواجه هستند، اغلب اصلي-ترين هدف سازمان‌ها استفاده بهينه از عوامل توليد و رسيدن به اثربخشي است. در اين ‌بين چابكي نيروي انساني يكي از ارزشمندترين دارايي سازمان‌ها و انعكاسي از دانش، مهارت و توانايي هاي شركت است. به همين منظور شناخت عوامل مؤثر بر چابكي نيروي انساني يكي از اهداف بهسازي و توسعه سازمان‌ها است. فرهنگ سازماني نيز براساس اعتقادات و ارزش‌هاي مشترك به سازمان قدرت مي‌بخشد و بر نگرش رفتار فردي، انگيزه و سطح كارآيي نيروي انساني چابك، طراحي ساختارهاي سازمان چابك، هدف‌گذاري، اجراي خط‌مشي‌ها و استراتژي‌هاي دستيابي به چابكي تاثير مي‌گذارد. اين تحقيق از منظر هدف كاربردي و از منظر نحوه گردآوري داده‌ها توصيفي-پيمايشي است. براي مصاحبه نمونه‌گيري قضاوتي، تحليل عاملي نمونه‌گيري تصادفي طبقه‌اي و به‌منظور رتبه‌بندي، از نمونه‌گيري قضاوتي استفاده ‌شده است. داده‌هاي جمع‌آوري ‌شده از مصاحبه‌ها با تحليل تم شناسايي ‌شده و با تحليل عاملي اكتشافي دسته‌بندي شده‌اند، درنهايت شش عامل شناسايي‌ شده‌ كه شامل عوامل فردي، عوامل سازماني، عوامل انگيزشي، عوامل راهبردي، عوامل فرهنگي-محيطي و تشريك‌مساعي مي‌باشند. سپس عوامل سازماني از طريق روش تصميم‌گيري چند معياره ويكور اولويت اول را به دست آورد و عوامل راهبردي و انگيزشي رتبه دوم و عوامل تشريك‌مساعي، عوامل فردي و عوامل فرهنگي محيطي به ترتيب رتبه سوم تا پنجم را به دست آورد.