بررسي تاثير تشريك مساعي با مشتريان و كاركنان،مشتري محوري، و مكانيسم هاي ادغام دانش بر نوآوري در خدمت با توجه به مكتب غالب خدمت محوري بازاريابي

تحقیقات جاری در حوزه نوآوری خدمت، عمدتا به طور سنتی بر روی توسعه محصول جدید ریشه دارند كه تمر كز اصلی آن هم بر روی كالاهای ملموس می باشد. در این پژوهش محقق با كمك فرضیات بنیادی دیدگاه مكتب غالب خدمت محوری بازاریابی ادبیات جاری حوزه نوآوری كه یك چهارچوب مفهومی برای بررسی محرك ها و نتایج نوآوری پیشنهاد می كند، به ارایه یك مدل مفهومی برای بررسی محركهای نوآوری در شركت های بیمه پرداخت. سپس مجموعه ای از فرضیات پیش بینی كننده نوآوری تدوین شد. بعد از آن، محقق مدل پیشنهادی را با استفاده از داده هایی كه از یك نمونه تصادفی ساده با حجم 204 نفر از كاركنان نمایندگی های شركت بیمه آسیا بدست آمد به آزمایش فرضیات پرداخت. و نتایج حاصل از مدل یابی معادلات ساختاری توسط نرم افزار LISREL نشان داد 37 درصد از تغییرات نوآوری به طور مستقیم تحت تاثیر تشریك مساعی با مشتریان، مشتری محوری، تشریك مساعی با كاركنان، و مكانیسم های ادغام دانش قرار دارد. بر این اساس، میتوا ن اظهارنظر كرد كه با افزایش مشاركت مشتریان و كاركنان و همچنین توجه بیشتر به دو مقوله مشتری محوری و مكانیسم های ادغام دانش می توان نوآوری در خدمت را بهبود بخشید