شماره ركورد كنفرانس :
4225
عنوان مقاله :
توانمندسازي زنان از طريق آموزش عالي: مقايسه ايران و تركيه
پديدآورندگان :
سيدرضا عطيه دانشجوي دكتري مديريت و برنامهريزي آموزش عالي، دانشگاه خوارزمي , ذاكرصالحي غلامرضا دانشيار موسسه پژوهش و برنامهريزي آموزش عالي , نورشاهي نسرين استاديار موسسه پژوهش و برنامهريزي آموزش عالي
كليدواژه :
آموزش عالي , توانمندسازي زنان , اشتغال زنان , شاخص توسعه انساني , شاخص توسعه جنسيتي
عنوان كنفرانس :
نخستين همايش بين المللي زنان و زندگي شهري
چكيده فارسي :
يكي از راه هاي ارتقاي مولفه هاي شهروند خوب , توسعه سرمايه انساني است. با توجه به اهميت مقوله ي سرمايه انساني و نتايج آن در رشد و بهبود شاخص هاي توسعه , يكي از سرمايه گذاري هاي كشور رشد ,پرورش و آموزش نيروي متخصص و ماهر است. زنان نيز به عنوان بخشي از پرورش دهندگان نيروي انساني اهميت زيادي در آموزش و رشد كشور دارند و اعتبار و اهميتي كه زنان يك جامعه در زمينه هاي مختلف علمي, اجتماعي, اقتصادي و سياسي دارند از مهمترين مولفه هاي توسعه يافتگي يك كشور محسوب مي شود . بنابر اين آموزش زنان و ارتقا علمي آنها, فرصتي را فراهم مي آورد تا زنان بتوانند در ابعاد فردي واجتماعي در سطوح مختلف تصميم گيري كرده و قدرت لازم را براي كنترل منابع بدست آورند و نسبت به حقوق خود آگاهي هاي لازم را بدست آورند. افزون بر اين نويسندگان بسياري معتقدند بازده سرمايه گذاري در آموزش زنان تنها به نفع جامعه نمي باشد, بلكه در زندگي فردي و در محيط خانه نيز مادران آثار ماندگار و گسترده اي بر پيشرفت كيفي فرزندان دارند. هدف مقاله حاضر , مقايسه شاخص هاي كيفي و كمي مرتبط با توانمندسازي و مشاركت زنان در حوزه آموزش عالي و اشتغال در دو كشور ايران و تركيه است. در اين پژوهش كه به روش مطالعه تطبيقي( Comparative Study )انجام شده است، به مقايسه وضعيت دو كشور ايران و تركيه در آموزش عالي و اشتغال زنان و ميزان تاثيرگذاريشان در سطوح بالاي علمي و اجرايي پرداخته شده است. يافته هاي پژوهش نشان مي دهد كه در كشور تركيه به مرور زمان نابرابري هاي جنسيتي در آموزش كاهش يافته است و زنان به مرور زمان سهم خود را در بسياري از رده هاي تصميم گيري افزايش داده اند. اين در حالي است كه در ايران با وجود افزايش نرخ ثبت نام دختران در مقاطع ابتدايي , متوسطه و عالي، حتي بالاتر از تركيه، نرخ مشاركت آنها در سطوح بالاي تصميم گيري علمي و مديريتي پائين است. در ايران و تركيه زنان با تحصيلات عالي سهم اندكي در نظام اشتغال دارند كه اين امر نشاندهنده عدم مشاركت كيفي در سطوح بالاي آموزشي و موانع ساختاري و فرهنگي است.