شبكه‌هاي اينترنتي و دموكراسي الكترونيك در بين زنان (مطالعه موردي: دانشجويان دختر دانشگاه مازندران)

مشاركت سياسي و اجتماعي زنان وحضور آنان در امور سياسي در كشورهاي در حال توسعه و بسيج آنها در قالب مشاركت موثر در فرايند تحقق دموكراسي از جايگاه ويژه‌اي برخوردار است و هرگونه در اقليت ماندن يا كنار گذاشتن آنها موجب عقيم ماندن دموكراسي مي‌شود. ظهور فناوري‌هاي اطلاعاتي و ارتباطي به ويژه رشد شبكه‌هاي اينترنتي زمينه مساعدي براي مشاركت تك‌تك اعضاي جامعه به ويژه زنان را فراهم مي‌نمايد و زمينه‌ساز رشد مشاركت و فعاليت زنان در عرصه سياسي مي‌شود كه اين امر خود در گسترش و رشد دموكراسي تاثيرگذار است. از اين رو هدف پژوهش حاضر پاسخ به اين پرسش است كه شبكه‌هاي اينترنتي تا چه اندازه زمينه‌ها و فرصت‌هاي تحقق دموكراسي الكترونيكي را فراهم كرده‌اند و آيا فناوري‌هاي ارتباطي و اطلاعاتي (شبكه‌هاي اينترنتي) امكان تحقق و شكل‌گيري دموكراسي الكترونيكي را در بين زنان فراهم آورده‌اند؟ جامعه آماري اين پژوهش دانشجويان دختر دانشگاه مازندران هستند. روش تحقيق پيمايشي و ابزار به كار رفته، پرسش‌نامه محقق‌ساخته است. نتايج تحقيق مبين اين نكته است كه ميزان مشاركت الكترونيكي زنان در عرصه سياسي و اجتماعي در حد متوسط و كم قرار دارد. با اينكه ميزان استفاده زنان از شبكه‌هاي اينترنتي در سطح متوسط و بالا قرار دارد. نتايج حاصل از آزمون فرضيات اصلي، فرضيه‌هاي اصلي تحقيق را تاييد مي‌كند. به عبارتي بين استفاده ازشبكه‌هاي اينترنتي و دموكراسي الكترونيك رابطه وجود دارد. همچنين وجود رابطه بين شبكه‌هاي اينترنتي و ابعاد مختلف دموكراسي الكترونيك يعني دسترسي به اطلاعات، آزادي بيان، ارتباط، مشاركت، حكومت‌گري الكترونيك، تنها بعد حكومت‌گري الكترونيك تاييد نشد و بين ساير ابعاد دموكراسي الكترونيك و شبكه‌هاي اينترنتي رابطه مستقيم و مثبت وجود دارد.