بررسي اهميت جايگاه تفكركاربردي درآموزش هنر

ازدوران قديم بشرهمواره به دنبال انتقال آراء و نظرات خويش بوده است و براي نيل به اين خواسته از ابزار هنر به صورتي خودآگاه يا ناخودآگاه بهره برده است و اين مهم همواره توانسته به عنوان ابزاري كارآمد از عهده اين امر بر بيايد . دراين ارتباط و ازدوران كهن ، تصاوير به جامانده برديواره غارها و ساير موارد ، نشان دهنده نوع فعاليت ها و عملكرد خاص در آن دوران بوده است . در ادامه عناصرهنري برجاي مانده از دوره هاي مختلف تاريخي جلوه بخش و بازگوكننده شرايط و احوالات هردوره مي باشد. اين موارد تا به امروز به عنوان يك آلبوم هنري اثربخش براي نسل حاضر به جاي مانده است .آن چه مسلم است ، اين فرآيند شامل گونه ها و جلوه هاي متفاوت و گرايش هايي چون وقايع ناريخي ، اسطوره ايي و از همه پر اهميت تر يعني وقايع مذهبي وآييني بوده است در راستا ي انتقال مفاهيم و ارائه وقايع ، در اين حيطه از مهم ترين و بارزترين ابزارها بعني نقاشي ها و مجسمه هايي بارويكرد مذهبي استفاده شده است. در تمدن هاي غربي با توجه به نحوه اعتقادات ، اين عناصر زينت بخش ديواره كليساها واماكن مذهبي بوده و همانطوركه اشاره شد، اين آلبوم گشوده تاثير به سزا و قابل توجهي در افزايش روح معنوي دراين فضاها داشته است . ازمجموعه موارد عنوان شده مي توان به اين نتيجه رسيد كه كيفيت ارائه يك اثر هنري هنگامي تكامل يافته ومعنا پيدا مي كند كه در راستاي يك كاربرد تاثيرگذار انجام شده باشد . آن چه مسلم است كاربردعنوان شده يا در قالب ارائه هدف محتوايي خالق اثر مي باشد يا اينكه مي تواند كاربردي عملي داشته باشد . در هر حالت اثر هنري كه داراي اين ارزش ها نباشد به عنوان يك خروجي كم ارزش وصرفا سطحي وظاهري تلقي مي گردد . بنابراين مي توان دريافت كه قالب آموزش وارائه هنر و اثر هنري هنگامي معنا پييدا مي كند كه بر اساس توقعات و معدل هاي ارائه كاربردي و ساختاري اين محتوا تعريف شود . در اين رابطه اين سوال مطرح است كه از چه طريق و چگونه مي توان در نظام آموزشي هنر جايگاه كاربرد و نقش پر اهميت آن را تعيين نمود ؟ آن چه مسلم است اين امرازطريق بررسي خروجي هاي كاربردي متداول در داخل و خارج از كشور مورد مطالعه و بررسي قرارگرفته و برآيندي هدفمند جهت تكامل نظام آمورشي هنر ارائه مي گردد .