بررسي چگونگي تبديل خلاقيت به نوآوري در شركت هاي دانش بنيان

هدف از نگارش اين مقاله بررسي چگونگي تبديل خلاقيت ها به نوآوري براي افزايش كارآيي در شركت هاي دانش بنيان ونيز شيوه بكارگيري ابتكارات و نوآوري در مديريت دانش مي باشد. در دنياي اقتصاد امروزي بسياري از سازمانها متوجه اين امر شده اند كه براي بدست آوردن و نگهداري مزيت رقابتي خود بايد بطور واضح و صريح منابعي را كه در طي زمان بدست آورده اند مديريت نمايند.با توجه به مدل كانتر و مدل نوآوري يكپارچه در سازمانها، جامعه آماري اين مقاله راشركتهايي تشكيل مي دهند كه تمامي اعضاي آن مهارتهاي پايه رايانه اي به علاوه مهارتهاي سواد مورد قبول عام و نيز مهارتهاي يادگيري را دارا مي باشند.براي گردآوري داده ها از روش مطالعات آرشيوي ، بررسي اسناد و مدارك و مطالعه موردي استفاده شده است. نتايج بدست آمده نشان ميدهد كه بسياري از سازمانها از مراكز آموزش دانش براي بالا بردن سطح اجرايي كاركنانشان آغاز مي كنند و اين بدان دليل است كه دانش به عنوان زير بناي سرمايه گذاري يك شركت ملاحظه مي شود.همچنين در يك شركت دانش بنيان كاركنان مغزهاي متفكري هستند كه كارهاي متفاوتي انجام مي دهند و بر كارهاي خود نظارت مي كنند و در كل مي توان گفت در اين شركتها تعداد سطوح مديريت كاهش مي يابد و خلاقيت و نوآوري فرآيندهاي بي چون و چرا ، براي عملكرد بهتر اين سازمانها مي باشند.