شماره ركورد كنفرانس :
4246
عنوان مقاله :
فقدان توجه به خودنقادي از درون در تاريخنگاري هنر معاصر ايران
پديدآورندگان :
رفيعي راد رضا mystic.red.cube@gmail.com دانشجو كارشناسي ارشد،دانشگاه يزد
تعداد صفحه :
9
كليدواژه :
انديشه انتقادي , هنر مدرن , هنر معاصر ايران , تاريخ نگاري
سال انتشار :
1395
عنوان كنفرانس :
چهارمين همايش ملي مباني نظري هنرهاي تجسمي با رويكرد تاريخ هنرنگاري ايران
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
تاريخنگاري هنر مدرن غرب، متكي بر ساختاري تقابلي است كه در آن، هر مكتب، تمام يا بخشي از مكتب يا مكاتب ماقبل خود را با اتكاء بر انديشه انتقادي، از درون ساخت مدرنيته نقد مي‌نمايد. در نتيجه يك سلسله تاريخي با اتكا بر انديشه انتقادي، سبب شكل‌گيري هنر مدرن و توسعه آثار مدرنيستي گرديده است. تطبيق اين رويكرد به تاريخنگاري هنر كه در هنر معاصر غرب روي داده با آنچه در هنر معاصر ايراني اتفاق افتاده، از اهداف اصلي اين پژوهش است. پژوهش‌ها در ايران گاه به هنر معاصر ايراني، هنر مدرن اطلاق كرده و گاه نيز مدرن بودن آن را نفي كرده‌اند. حال سوال اين‌جاست، خود نقادي از درون يا همان انديشه انتقادي كانتي، كه پايه‌هاي اصلي مدرنيسم را تشكيل مي دهد، در تاريخنگاري هنر معاصر ايراني چه نقشي را ايفا نموده است؟ اين پژوهش با روش توصيفي ـ تحليلي، با بررسي حدود پانزده پژوهش صورت گرفته در زمينه تاريخ هنر معاصر ايران كه اولويت‌هاي جايگاهي اين پژوهشگران از نظر رتبه علمي در آن در نظر گرفته نشده و تنها محتواي آن مد نظر قرار داده شده است، نشان مي‌دهد كه تاثير خود نقادي از درون در هنر، در نگارش‌هاي تاريخنگاري هنر معاصر ايراني چه آن زمان كه كه هنر معاصر ايران را هنر مدرن تلقي كرده اند و يا برعكس، مورد توجه قرار نگرفته و هم‌چنين سنت تصويري ايراني در سايه خود نقادي تداوم نيافته و حضور عناصر سنتي نيز صرفا در حد امري نوپديد باقي مي‌مانند.
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت