تبيين چارچوبي براي ارزيابي تجاري سازي محصولات شركت هاي دانش بنيان استان گيلان با استفاده از تحليل شبكه فازي

بدون ترديد مرحله ي انتقال يافته هاي علمي به عرصه ي بازار و توليد محصول، اهميتي بسزايي در مرحله ي نوآوري كارا دارد كه با عنوان «انتقال فناوري از تحقيقات به توليد» يا همان تجاري سازي شناخته مي‌شود. در واقع تجاري سازي را فرايند انتقال دانش و فناوري از مراكز تحقيقاتي به صنايع موجود يا كسب و كارهاي جديد مي نامند به نوعي از تجاري سازي نتايج تحقيقات داخلي كشور هاي صنعتي به عنوان يكي از دلايل اصلي سرعت پيشرفت توسعه آن كشورها نام مي برند. عدم توانايي لازم جهت تجاري سازي و پياده سازي دستاورد هاي پژوهشي در محصولات و فرآيند هاي جديد و عرضه ي آنها به بازار يكي از نقاط ضعف عمده كشورهاي در حال توسعه در فرآيند صنعتي شدن شناسايي شده است. مي توان ادعا كرد كه هيچ ساختار و استراتژي عمومي و قطعي در اين زمينه وجود ندارد. فرايند تجاري‌سازي فناوري‌هاي جديد، فرايندي پيچيده، نامنظم و تصادفي است و براي هر فناوري جديد مشكلات و ويژگي‌هاي خاص خود را دارد همچنين در سال هاي اخير شركت هاي دانش بنيان در توسعه ي اقتصادي كشورها به عنوان موتور رشد اقتصادي شناخته شده اند. بحث اصلي شركت هاي دانش بيان بجز تامين مسائل مالي به دليل جوان بودن بحث نداشتن تجربه ،دسترسي نداشتن به بازار مناسب براي در اختيار قرار دادن محصولات خود و غيره مي باشد. به همين دليل تجاري سازي نقش بسيار مهمي در پويايي اقتصادي شركت هاي دانش بنيان در بازار هاي رقابتي دارد زيرا داشتن استراتژي مناسب براي تجاري سازي آنان را قادر مي سازد تا خود را به صورت بهتري به بازار معرفي كنند و بازار فروش محصولات خود را گسترش دهند و باعث اين مي شود كه همگام با بازار رقابتي حركت كنند و اين مساله بقاي شركتهاي دانش بنيان را به همراه دارد. اين مساله مارا به اين فكر واداشت كه در پژوهش حاضر چارچوبي در راستاي دستيابي به عوامل موثر در تجاري سازي محصولات در شركت هاي دانش بنيان در مراكز رشد استان گيلان و ارزيابي آنان ارائه دهيم تا واحدهاي فعال بتوانند با بهره گيري از اين چارچوب ،مسير خود را براي تجاري سازي موفق هموار سازند براي اين منظور ضمن مروري جامع بر ادبيات موضوع مرتبط با پژوهش حاضر از نظرات تعداد 12 نفر از كارشناسان و خبرگان استفاده شده است در نتيجه به شناسايي عوامل موثري همچون عوامل مديريتي(ريسك پذيري مديريت، تعهد مديريت ،تخصص مديريت)،عوامل تكنولوژيكي (تكنولوژي بازار محور،تكنولوژي نوآورانه به موقع،ظرفيت تحقيق و توسعه) ، عوامل بازاريابي (استراتژي رقابتي،سياست قيمت گذاري،تبليغات،نياز مشتري) و عوامل محيطي(حمايتهاي دولت، قوانين اداري و قانوني،قوانين دولتي) بدست امد و در ادامه به منظور اولويت بندي اين عوامل موثر با استفاده از روش تحليل شبكه فازي پرداختيم در نهايت نتايج پژوهش نشان مي دهد، عوامل تكنولوژِيكي از ديد خبرگان بالاترين درجهي اهميت را از بين عوامل شناسايي شده در شركت هاي دانش بنيان در استان گيلان كسب نموده اند .