خودآگاهي و كاركرد اقوام در شكل گيري و تكوين تمدن نوين اسلامي براساس الگوي راهبردي اسلامي - ايراني پيشرفت

بدون شك شكل گيري و تكامل تمدن هاي گوناگون در جوامع چند قومي منوط به داشتن انديشه هاي متعالي و پيوستگي اين تفكرات و برخورداري از اهداف و داشتن مسيرهاي مشترك و نيز به وجود تعامل سازنده حكومتها و مردم متكي است. لذا تحقق و پيروزي اين نوع تمدن ها منوط به داشتن بلوغ خود آگاهي و همگرايي گرايش هاي مختلف در اين جوامع مي باشد. كشور ايران از جمله كشورهاي چند قوميتي است به همين دليل، لازمه تكوين و تكامل تمدن نوين اسلامي در درجه اول، نيازمند همبستگي اقوام و نقش وحدت آفرين آنها در پيشبرد و مديريت تمدن نوين اسلامي است. بنابر اين خود آگاهي اقوام و مسئوليت پذيري آنها در قبال تكوين و تكامل تمدن اسلامي از ضروريات مهم است. چون اگر اين نوع تمدن بر مبناي وحدت و اصول مشترك ملي و اسلامي شكل بگيرد و تكامل پيدا كند دستاوردهاي مهمي در ابعاد گوناگون خواهد داشت. با توجه به چنين رويكردي تحقيق حاضر با روش توصيفي- تحليلي به بررسي خود آگاهي و واكاوي نقش گروه هاي قومي در تكوين تمدن نوين اسلامي خواهد پرداخت و در ادامه با توجه به الگوي ايراني- اسلامي پيشرفت، پيشنهاداتي در زمينه كاركرد بهينه اقوام در مسير پيشرفت و تكامل تمدن نوين اسلامي ارائه خواهد شد