برنامه درسي رفتاري يا شناختي؟

هدف ازاين پژوهش بررسي نقاط قوت و ضعف تئوري هاي برنامه درسي رفتاري و شناختي با مرور متون مرتبط مي باشد. دراين مطالعه برخي متون مرتبط با تئوري هاي برنامه درسي شامل كتب و مقالات انتخاب شدند، سپس بر اساس متون انتخاب شده نقاط قوت و ضعف تئوري هاي برنامه درسي، مورد بررسي قرار گرفتند. نتايج نشان داده است برنامه درسي رفتارگرا براي موقعيت هاي بسيار ساختار يافته كه در آن اهداف به خوبي و به صورت گام به گام مشخص شده است و رفتار مطلوب قابل تعريف مي باشد و به سرعت آموخته مي شود و قابل مشاهده است مناسب مي باشد. در بر نامه درسي شناختي انتظار مي رود كه يادداري مفاهيم و ارتباط بين مفاهيم افزايش و تفكر انتقادي و حل مساله ارتقاء يابد. به دانش قبلي فراگيران اهميت مي دهد و به عنوان پايه اي براي كسب دانش جديد به كار مي رود. بنابراين هر برنامه درسي دارااي نقاط قوت و ضف مي باشد، بايد به نقاط قوت و ضعف برنامه درسي نگاه كرد تا بهتر بتوان آن را در امر طراحي آموزشي، تدريس و يادگيري به كار گرفت. در آمورش و پرورش بسياري از عوامل مهم و دخيل تحت تاثير هردو نظريه مي باشد در برخي از زمينه گرايش به سمت يكي از اين ديدگاهها مي باشد، به نظر مي رسد گه نگاه آينده بايد به سمت ادغام تكنولوژي آموزشي باشد.