ارائه مدل يادگيري سازماني براي صنعت احداث كشور (مورد كاوي شركت Q.S.N)

هدف اصلي در اين پژوهش بررسي ميزان برخورداري شركت Q.S.N از مولفه‌هاي سازمان يادگيرنده و ارائه الگوي مطلوب بومي بوده است. پژوهش حاضر از نظر نحوه گردآوري داد‌ه‌ها، توصيفي از نوع زمينه¬يابي (پيمايشي) و از لحاظ هدف نيز كاربردي مي‌باشد. جامعة آماري مورد مطالعه در اين تحقيق كليه كاركنان شركت Q.S.N به تعداد 4753 نفر مي‌باشد كه با پيروي از روش نمونه¬گيري هدفمند و با استفاده از فرمول كوكران، تعداد 422 نمونه بر اساس فراواني عناوين شغلي موجود در شركت بصورت طبقه‌اي انتخاب شده و مورد بررسي قرار گرفته است. جهت جمع آوري اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته هفت مولفه‌اي سازمان يادگيرنده كه از مولفه‌هاي مشترك در نظريات مختلف ارائه شده پيرامون سازمان يادگيرنده احصاء شده بود استفاده گرديده است و از روش تحليل سازه و تحليل عاملي براي روايي پرسشنامه استفاده شده و ضريب آلفاي كرونباخ معادل 96/0 محاسبه گرديد. نتايج نشان داد كه تفاوت معني‌داري در سطح 01/0=α بين ميانگين‌ نمونه‌هاي تحقيق در تمامي مولفه‌ها با تأكيد بر وضعيت موجود و وضعيت مطلوب وجود دارد و ميانگين نمونه‌هاي تحقيق در وضعيت مطلوب افزايش يافته¬اند. همچنين نتايج حاصل از تحليل داده‌هاي جمع آوري شده حاكي از آن است كه مدل مفهومي پژوهش در سطح اطمينان 99/0 معنادار بوده و از اعتبار و برازندگي مناسبي برخوردار بوده و با حذف دو مولفه آرمان مشترك و مدل‌هاي ذهني، مولفه‌هاي سازمان يادگيرنده بعنوان يك الگوي مطلوب ويژه شركت Q.S.N شامل اشتراك دانش، قابليت‌هاي فردي، رهبري، تفكر سيستمي و يادگيري تيمي حاصل گرديد. لذا از نتايج اين تحقيق مي‌توان در اصلاح و بهبود فرآيند يادگيري سازماني و تقويت مولفه‌هاي سازمان يادگيرنده در شركت Q.S.N و همچنين سازمان‌ها و بنگاه‌هاي اقتصادي مشابه استفاده كرد.