عفاف و حجاب و بهداشت رواني از ديدگاه نوروبيولوژي

احساسات، بيانگر وضعيت رواني افراد است و براي رفتار مناسب در شرايط مختلف بسيار حساس هستند. احساسات، تغييرات رواني را به وجود مي ‌آورند و اگر تحريك ‌هاي احساسي، بيش از اندازه شوند، مي ‌توانند بازدهي فرد را كاهش دهند. بنابراين هدف از اين تحقيق، يافتن راهكاري مناسب براي مديريت احساس از طريق رعايت عفاف و حجاب در جامعه است. روش: در اين مقاله به بررسي ارتباطات بين ورودي ‌ها و تحريك ‌هاي جنسي و تاثير آن ‌ها بر قشر پري فرونتال (مركز تصميم گيري)، آميگدال (مركز هيجانات) و هيپوكامپ (حافظه) و هيپوتالاموس (مركز كنترل پاسخ ‌هاي فيزيولوژيكي) پرداختيم و در انتها راهكارهاي اسلامي مرتبط را ارائه داده ايم. نتايج: آميگدال بخشي از مغز است كه در كنترل هيجانات و احساسات نقش دارد و به ويژه در تحريك‌ هاي جنسي كه برانگيختگي احساسي شديدي را به همراه دارد، فعال مي ‌شود. فعال ماندن دائمي آميگدال، موجب عدم فعاليت صحيح لوب پري فرونتال (قسمت جلويي مغز) مي ‌گردد و در نهايت اجازۀ تصميم گيري و قضاوت منطقي و درست را نمي ‌دهد. بدين معني كه توان استنتاج و نتيجه گيري با مراجعه به حافظه‌هاي قبلي، در فرد مختل مي‌ شود و به جاي آن تصميم‌گيري بر اساس تحريك ‌هاي هيجاني جايگزين مي ‌گردد. در سطح عمومي جامعه، همين تحريك‌ ها مي ‌توانند موجب بروز هيجان جنسي در جامعه شوند و به همين دليل، عدم وجود تحريك ‌هاي گفته شدۀ فوق، يك راه كار مناسب و عملي براي كاهش اين قبيل تصميم ‌ها و هيجان هاست. زماني كه عفاف در جامعه وجود نداشته باشد، فرد به طور دايم در معرض اين تحريك‌-ها قرار مي ‌گيرد كه مغز او را از تفكر، قضاوت و تصميم گيري صحيح باز مي ‌دارد. در نتيجه به نظر مي‌ رسد كه پوشش به ويژه براي بانوان، يك راه كار مقابله با بروز هيجان ‌هاي جنسي ناشي از فعاليت زياد آميگدال در آقايان مي ‌تواند به كمك آيد تا بانوان علاوه بر حضور در جامعه، از امنيت رواني نيز برخوردار باشند.