بررسي رابطه¬ي بين سبك رهبري مديران با ميزان خلاقيت كاركنان مطالعه موردي: كاركنان اداره كل و مديريت هاي آموزش و پرورش استان گلستان

با دگرگوني در ساختارهاي سياسي، اجتماعي، اقتصادي و... نظام هاي اداري نيز در معرض تحول، دگرگوني و... قرار گرفته اند و در اين راستا، استفاده از ديدگاه هاي نوين مانند: سبك هاي رهبري و خلاقيت و نوآوري كاركنان؛ در سر لوحه سياست ها و برنامه كاري مديران قرار گرفته است. آموزش و پرورش استان گلستان، نيز بعنوان يك سازمان در چارچوب برنامه ها و استراتژي هاي سازماني، در پي علمي نمودن سياست ها و برنامه هاي خود مي باشد. لذا هدف اصلي اين تحقيق، شناخت ميزان تفاوت پذيري خلاقيت كاركنان بر حسب نوع سبك رهبري مديران براي تحقق اين هدف، اهداف فرعي، سوالات و فرضيات تحقيق طراحي گرديده است.روش تحقيق مورد استفاده در اين مطالعه؛ تركيبي از روش اسنادي و پيمايشي بوده و براي شناخت سبك رهبري مديران آموزش و پرورش و ادارات تابعه از پرسشنامه استاندارد سبك رهبري «باردنز و متوكاس» و براي شناخت ميزان خلاقيت كاركنان از پرسشنامه استاندارد «دورابجي» استفاده گرديده است. يافته هاي تحقيق نشان مي دهد اكثريت كاركنان مورد مطالعه (64 درصد) از خلاقيت متوسط (40 تا 20) و ميانگين ميزان خلاقيت كاركنان مورد مطالعه 69/36 بوده است. در ارزيابي كاركنان، سبك قالب رهبري در مديريت هاي آموزش و پرورش استان، وظيفه مدار(76 درصد) بوده است نتايج تحليلي نشان داد فرضيه ي اصلي تحقيق:نوع سبك رهبري مورد استفاده مديران باعث تفاوت در ميزان خلاقيت كاركنان مي گردد؛تاييد گرديده است.