شماره ركورد كنفرانس :
4306
عنوان مقاله :
ادراك حركت در بزرگراههاي شهري، رويكردها و الزامات
پديدآورندگان :
يزداني رستم مائده دانشجوي دكتري معماري منظر، گروه معماري، دانشكده هنر و معماري، دانشگاه تربيت مدرس، تهران، ايران
كليدواژه :
ادراك , راه , زمان , طبيعت , منظر
عنوان كنفرانس :
اولين كنفرانس منظر راه هاي شهري و برون شهري (با رويكرد بومي سازي)
چكيده فارسي :
با نگاهي اجمالي در تاريخ سكونتگاههاي بشري، مشهود است كه در مراحل اوليه شهرنشيني، تعادل بين انسان و محيط طبيعي با حاكميت طبيعت برقرار بود. وقوع انقلاب صنعتي اروپا و تحولاتي كه در پي آن در قرون 19 و 20 ميلادي حادث گرديد، تغييرات اساسي در روشهاي زندگي مردم به دنبال داشت كه در نتيجه آن انسان با تفكر غلبه بر طبيعت و دستاندازي بر آن به تخريب طبيعت روي آورد و با گذشت زمان اين تغييرات شدت بيشتري يافت، به طوري كه زمين نقش يك كالاي اقتصادي را پيدا كرد. در قرن حاضر نيز به سبب افزايش رشد شهرنشيني و تشديد تغييرات نوع تفكر انسان نسبت به طبيعت، تعادل ديرينه انسان و طبيعت به سمت غلبه و سلطه انسان بر طبيعت گرائيده است. شايد به جرات بتوان ادعا كرد كه امروز اصليترين وظيفه انسان حفظ و نگهداري تعادلهاي محيطي است. چرا كه امروزه محيط انساني بيش از هر زمان ديگري انسان- ساخت شده است. تكنولوژي نميتواند و نميبايد به عنوان تنها ابزار كنترل در نظر گرفته شود، محيط خود ابزار كنترل است. انسان دائماً در حال تغيير در محيط زيست طبيعي و انسان ساخت است. براي درك نقش زيست محيطي شهرها، آثار زيانبار آن و اقداماتي كه ميتوان براي كاهش اين آثار به كار گرفت، لازم است در درجه اول شهر را به عنوان جزئي از كل محيط زيست در نظر گرفت. بر اين اساس در حالي كه ضرورت توسعه گسترده ساختارهاي شهري نوين و نقش مهم آنها در سهولت امر شهرنشيني معاصر آشكار به نظر ميرسد، ليكن تاثيرات جانبي اين ساختارها در زندگي شهروندان نيز چالشي جدي محسوب ميگردد. عدم توجه به همخواني كالبدي اين عناصر نو ظهور با ساير عناصر شهري و نيز عدم توجه به محيط و منظر آنها ميتواند مشكلاتي اعم از انواع معضلات زيست محيطي، اجتماعي و شهري را پديد آورد.
از جمله اين ساختارهاي نوين شهري، بزرگراهها قابل ذكر هستند كه به علت عدم انجام مطالعات همه جانبه در هنگام طراحي و ساخت آنها، هم اكنون با مشكلات عديدهاي در زمينههاي مختلف نظير زيست محيطي، اجتماعي، شهري و... مواجهند. لذا با توجه به مسائل مطرح شده، انجام مطالعات در زمينههاي مختلف، جهت به حداقل رسانيدن آثار سو ناشي از احداث ساختارهاي نوين شهري از جمله بزرگراهها بر محيط و منظر شهري، توجه به هماهنگي آن با بافت پيرامون هنگام طراحي و ساخت و توجه به مسائل ادراكي شهروندان در ارتباط با اين ساختارهاي جديد ضروري به نظر ميرسد. آنچه كه در اين پژوهش بدان پرداخته شده، تلاشي در جهت رسيدن به اصول طراحي محيط و منظر بزرگراههاي شهري با تاكيد بر جنبههاي ادراكي شهروندان ميباشد كه در صورت تحقق مطلوب آن، ميتواند راهگشاي طراحي مناسب و رفع معضلات ناشي از احداث بزرگراهها باشد.