شماره ركورد كنفرانس :
4315
عنوان مقاله :
تحليل نگارههاي خمسهي نظامي تهماسبي در بستر تاريخي-هنري مكتبِ نگارگريِ تبريزِ صفوي
پديدآورندگان :
حاجينژاد سارا sara.hajinajad@gmail.com دانشآموختهي كارشناسي ارشد پژوهش هنر از دانشگاه هنر و معماري تهران مركز.
كليدواژه :
خمسهي نظامي تهماسبي , مكتب نگارگري تبريز صفوي , مكتب تبريز دوم , سلطانمحمد , آقاميرك.
عنوان كنفرانس :
چهارمين همايش ملي متن پژوهي ادبي
چكيده فارسي :
منظومههاي مصور خمسهي نظامي پس از شاهنامهي فردوسي در جايگاه دوم كتابهاي مصورسازي شده قرار دارند؛ زيرا كه نظامي از زبان شعري بهره ميگيرد كه سرشار از تصاوير تجسمي است. در اين مقاله تلاش بر اين است كه نگارههاي خمسهي نظامي تهماسبي كه آخرين نسخه و دومين پروژهي مهم مكتب تبريز صفوي است با توجه به بستر اجتماعي، تاريخي و هنري مكتب نگارگري تبريز صفوي و ويژگيهاي هنرمندان مشاركتكننده بررسي و تحليل شود. بسياري از هنرپژوهان نگارههاي خمسهي نظامي تهماسبي را جلوهاي از اوج سبك شكوهمند و متكاملترين و غنيترين دستاورد تاريخ نگارگري ايراني ميدانند. در ابتداي مقاله بنيانهاي مكتب نگارگري تبريز صفوي شرح ميشود. سپس در بخش بعدي نگارگران هنرآفرين نسخهي خمسهي نظامي تهماسبي و ويژگيهاي سبك آنان معرفي ميشود تا با اين پيشزمينه بتوان در بخش نهايي نگارههاي خمسهي نظامي را تحليل كرد. در طي مقاله تلاش بر اين است كه به سؤالات زير پاسخ داده شود. آيا نگارهها شواهدي بيش از تصويرگري صرف و روايتگري محض را به نمايش ميگذارند؟ چگونگي ترسيم نگارهها متاثر از منظومههاي عاشقانه و تغزلي است؟ جلوهاي از نبوغ يا خلاقيت هنرمند در اين نگارهها ديده ميشود؟ شاهتهماسب در طي كتابت نسخه خمسهي نظامي توجه خاصي نسبت به مسائل مذهبي داشت. روحيهي هنر گريزي شاهتهماسب باعث شده كه در نگارههاي اين نسخه اندوه ژرفي حكمفرما باشد. در نگارههاي نسخهي خمسهي تهماسبي، جهان خيالي متاثر از پنج منظومهي عاشقانه و تغزلي نظامي با رنگهاي نهچندان درخشان، پر از حيوانات پنهانشده در پشت تختهسنگها ديده ميشود. در اين نگارهها پيكرههاي انساني ماورايي ترسيم شدهاند. در بسياري از نگارههاي اين نسخه نبوغ و خلاقيت هنرمند بهصورت آشكاري چشمنوازي ميكند. براي نمونه، صخرههاي رنگارنگ و پيكرههاي انسان و ساير موجودات پنهانشده در صخرهها از ويژگيهاي منحصربهفرد نگارههاي سلطانمحمد است. نبوغ و دقت سلطانمحمد در تبديل ظرايف شعري به تصوير در نگارهي «اندام شستن شيرين در چشمهسار» بسيار ستودني است. ميرسيدعلي در نگارهي «بردن پيرزن مجنون را به در خرگاه ليلي» شيوهي مرسوم تصويرسازي را رها كرده و كارهاي روزمرهي مردم را به نمايش كشيده است. نبوغ ميرسيدعلي در اين است كه با سبكي كاملا منحصربهفرد و متفاوت با نگاهي تيزبين و با وسواس اشياي بيجان را به نمايش گذاشته است. ميرزاعلي مهارتي استادانه در ترسيم شخصيت و رفتار درباريان صفوي از خود نشان داده است. آثار او رئاليسم، فضا بندي منطقي و نگاه روانكاوانه دارد و شيوهي بهخصوصي در نگرش به طبيعت و انسان دارد.