شماره ركورد كنفرانس :
4315
عنوان مقاله :
خودانتقادي تذكره اي: جنبهاي مغفولمانده از مطالعه در تاريخ ادبيات
پديدآورندگان :
نصرتي مهرداد mehrdadnosrati@stu.yazd.ac.ir دانشجوي دكتري ومدرس گروه ادبيات فارسي، دانشگاه يزد , جلالي پندري يداله jalali@yazd.ac.ir استاد گروه ادبيات فارسي، دانشگاه يزد
كليدواژه :
خودانتقادي , تاريخ ادبيات , تذكره , شكايت , رضايت
عنوان كنفرانس :
چهارمين همايش ملي متن پژوهي ادبي
چكيده فارسي :
نقد خويشتن آن است كه در شرايط وحدت پديدآور-منتقد شاعر يا نويسنده در جايگاه منتقد اوليه، به نقد اثر، روش، نگرش و يا شخصيت ادبي خويش بپردازد. منتقد اوليه، در مقايسه با منتقد ثانويه تعريف مي شود كه هر خوانندۀ منتقدي به جز پديدآور مورد نظر است. خودانتقادي ادبي انواعي دارد. خودانتقادي تذكره اي(زندگي نامه اي) آن است كه پديدآور اثر ادبي، نسبت به شرايط، موقعيت و مسائل زندگي خويش انتقاد كند. اين نوع نقد، فصل مشتركي با شواهد بثّ-الشكوي دارد، اما از آنجا كه شامل اعلام رضايت از موقعيت نيز مي شود، حوزۀ وسيعتري مي يابد. در تحقيق حاضر كه با روش كتابخانه اي و به شيوۀ تحليلي-توصيفي انجام شده است، تلاش خواهيم كرد تا با استفاده از شواهدي كه از متون نثر و نظم و سخنان پديدآوران ادبي در مقدمۀ كتب، يادداشتها، مقالات و امثال آن، بدست مي آوريم، تعريفي روشن از خودانتقادي تذكره اي(با توجه به هر دو جنبۀ مثبت و منفي آن) ارائه دهيم. چنين تعريفي دريچه اي جديد را بر روي متون ادبي خواهد گشود و به ايجاد زمينه اي براي تحقيقات مفصل تر در مورد تاريخ ادبيات كمك خواهد كرد. از يافتههاي اين تحقيق ميتوان دريافت كه شعرا و نويسندگان ادب فارسي، در آثار خود، يعني به صورت درون متني، نه تنها به جنبه هاي ناسازگار زندگي خويش اشاره كرده اند، بلكه در موارد متعدد، چگونگي مساعدت شرايط اجتماعي با زندگي فردي خويش را نيز مورد توجه قرار داده و نسبت به آنها اظهار نظر كرده اند. قدرشناسي حاكم وقت نسبت به شاعر و موافقت معشوق با شاعر عاشق از جملۀ اين موارد است.