اولويت‌بندي چالشهاي كاربرد سيستم‌هاي اطلاعاتي در مديريت سامانه هاي سناد، دانا و همگام با استفاده از روش مقايسه زوجي وديماتل (مورد مطالعه مدارس آموزش پرورش استان البرز)

سامانه هاي الكترونيكي در آموزش و پرورش يك سامانه مبتني بر فناوري اطلاعات هستند كه براي بهينه‌سازي فعاليت‌هاي مرتبط با اطلاعات مدارس سراسر كشور تأسيس‌شده است. پژوهش حاضر باهدف بررسي چالشهاي موجود در سامانه هاي اطلاعاتي آموزش و پرورش از جمله سنا، دانا و همگام صورت گرفته است. بدين منظور يك مطالعه تجربي در ادارات آموزش‌وپرورش استان البرز انجام‌گرفته تا از يك‌سو چالش‌هاي كاربرد سيستم‌هاي اطلاعاتي در آموزش و پرورش شناسايي شوند و درعين‌حال، اين چالش‌ها بر اساس اهميتي كه دارند در هر سامانه اولويت‌بندي شده ودرنهايت تأثيرگذاري و تأثيرپذيري آن‌ها تعيين شود. جامعه آماري اين تحقيق را ده نفر از كارشناسان و صاحب‌نظران در حوزه فناوري اطلاعات و مديريت آموزش و پرورش تشكيل مي‌دهند. در اين پژوهش براي تعيين وزن معيارها و شاخص‌هاي مدل از مقايسه زوجي و تكنيك ديماتل استفاده‌شده است. بر اساس نتايج به‌دست‌آمده در اين مطالعه مشخص شد كه در سامانه سناد موانع انساني با وزن نرمال0/615 از بيشترين اولويت برخوردار است. در سامانه دانا و همگام موانع سازماني به ترتيب با وزن نرمال0/036 و 0/355 از بيشترين اولويت برخوردار هستند و پس از آن با كمي تغيير موانع انساني قرار دارد. در الگوي روابط علّي معيارهاي اصلي مشخص شد كه موانع زيرساخت فناوري با تاثيرگذاري عددي 2/647 از بيشترين تاثيرگذاري برخوردار است؛ موانع محيطي و موانع سازماني به ترتيب با تاثيرگذاري 2/399و 2/303در رتبه هاي دوم و سوم قرار دارند. در نهايت موانع انساني با قدرت تاثيرگذاري 1/643در رتبه چهارم در بين چالش‌هاي شناسايي شده قرار دارد. در همين الگو مشخص شد كه موانع انساني با ميزان2/991 از بيشترين تاثير پذيري برخوردار است و معيار موانع سازماني بيشترين تعامل را با ساير معيارهاي موردمطالعه دارد. همچنين مشخص شد در اين مدل موانع سازماني، محيطي و زيرساخت فن‌آوري متغيرهاي علي بوده و موانع انساني معلول هستند.