شماره ركورد كنفرانس :
4340
عنوان مقاله :
عوامل مؤثر بر كاهش كيفيت و افزايش ضايعات چوب در جنگل
پديدآورندگان :
رفيعي علي اكبر Ma_lach@yahoo.com دانشگاه ساري , لطفعليان مجيد دانشيار دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي ساري. , وطني ليلا دانشجوي دوره دكتري علوم جنگل دانشگاه تربيت مدرس .
كليدواژه :
بهرهبرداري جنگل , صنايع چوب , توليد بهينه , قطع درختان , تجديد حجم , استحصال.
عنوان كنفرانس :
اولين كنفرانس جنگل هاي شمال ايران، گذشته، حال، آينده
چكيده فارسي :
جنگلهاي شمال كشور با ويژگيهاي ممتاز زيستمحيطي، در بعد ملي تنها گستره جنگل صنعتي و تجاري باقابليت چوبدهي در كشور است كه در برنامهريزي كلان كشور بهعنوان قطب توليد چوب در نظر گرفته شده است. بدون شك بهرهبرداري بهعنوان مهمترين حلقه فعاليت در علم جنگلداري، در اقتصاد ملي و آينده جنگل ازنظر استمرار توليد و تأمين مواد اوليه صنايع چوبي كشور نقش اساسي دارد. برداشت اصولي درختان قابل بهرهبرداري كه مساوي است با پرورش جنگل و بهعنوان سرمايه ملي با توجه به برنامهريزي زماني و مكاني برداشت و چگونگي استقرار تجديد حيات با قطع درختان نشانهگذاري شده صورت ميپذيرد، همراه با ضايعات چوبي در مراحل مختلف بهرهبرداري است كه به حداقل رساندن آن از اصول بهرهبرداري صحيح است. اين ضايعات هم در بخش جنگل اتفاق ميافتد و هم پس از ورود چوب آلات به يارد كارخانجات و صنعت. در شرايط كنوني كه موضوع توقف برداشت چوب از جنگل جنبه قانوني و اجرايي به خود گرفته بررسي تنگناها و گلوگاههايي كه درگذشته منجر به ايجاد ضايعات و يا افزايش ضايعات ميگرديد، از اهميت شاياني برخوردار است و توجه به آنها در دستورالعملهايي كه براي ادامه فعاليتهاي برداشت از جنگل پس از طي مدت طرح تنفس جنگل به رشته تحرير درخواهد آمد، ميتواندكاملاً مفيد باشد. بر همين اساس مطالعه حاضر بر اساس سوابق پروندههاي مربوط به پروانه قطعهاي سهميه ساليانه در مدت 9 سال از دوره 87-1386 لغايت 95-1394 در جنگلهاي تحت پوشش شركت چوب و كاغذ مازندران در منطقه اداره كل منابع طبيعي ساري، به بررسي و نقد دستورالعملهاي بهرهبرداري در بخش جنگل ميپردازد كه ميتواند باعث ايجاد و بالا رفتن حجم ضايعات در چوب بهعنوان ماده اوليه موردنياز صنايع چوبي كشور شود. ازجمله اين دستورالعملها الزام قطع كليه درختان نشانهگذاري شده در يك بازه زماني كوتاه و مشخص در محدوده فصل زمستان( آنهم عمدتاً در نيمه دوم فصل زمستان) و الزام به انتقال محمولات از جنگل به مراكز مصرف پس از انجام مراحل تجديد حجم و استحصال ميباشد. نتايج اين مطالعه نشان داد انجام حجم وسيعي از عمليات تجديد حجم، ماندگاري ميانگين 100 روز، عمليات استحصال ميانگين ماندگاري 38 روز و بارگيري و حمل به مراكز مصرف 18 روز از مجموع ميانگين156روز ماندگاري چوب در جنگل را به خود اختصاص دادهاند. بنابراين تسهيل در انجام مراحل تجديدحجم و استحصال همچون انجام آن توسط كارشناسان مجري طرح و يا تعيين ضريب سيلو تجديدحجم و اعمال آن در جنگلهايي كه حداقل 2 دوره از بهر برداري آنها گذشته باشد، ميتواند از افت كيفي فرآوردهها و حجم ضايعات چوبي بكاهد.