رابطه ابعاد كمال گرايي و مقابله تحصيلي با فرسودگي تحصيلي دانش آموزان متوسطه شهر سقز

مقدمه: هدف پژوهش حاضر پيش بيني فرسودگي تحصيلي بر اساس كمال گرايي و مقابله تحصيلي در نمونه اي از دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان سقز بود. روش: اين پژوهش از نوع همبستگي مقطعي با تعداد 411 نفر از دانش آموزان دبيرستاني شاخه نظري (214 دختر و 197 پسر) بود كه به مقياس هاي فرسودگي تحصيلي، كمال گرايي و مقابله تحصيلي پاسخ دادند. تحليل داده ها با روش رگرسيون چندگانه جهت پيش بيني فرسودگي تحصيلي اجرا گرديد. يافته ها: نتايج حاصل از تحليل همبستگي و رگرسيون گام به گام اين پژوهش نشان داد كه بين فرسودگي تحصيلي و مولفه هاي مثبت و منفي كمال گرايي رابطه مثبت وجود دارد، اما در مورد مولفه هاي مقابله تنها بين راهبرد فرافكن و فرسودگي تحصيلي رابطه مثبت معني دار مشاهده شد. در مورد رابطه ساير مولفه هاي مقابله تحصيلي يعني؛ راهبرد بدون مقابله رابطه مثبت، و مقابله مثبت و مقابله انكار، رابطه منفي با فرسودگي تحصيلي وجود دارد. در مورد پيش بيني فرسودگي تحصيلي نيز مي توان گفت كه چهار متغير كمال گرايي منفي، نظم، راهبرد مقابله مثبت و راهبرد مقابله فرافكن، در مجموع 1 /12 درصد از كل واريانس فرسودگي را پيش بيني مي كنند. نتيجه گيري: با توجه به اين كه كمال گرايي و مقابله تحصيلي به عنوان عوامل پيش بيني كننده فرسودگي تحصيلي نقش دارند، مي توان جهت پيش گيري از آن، مداخلات لازم را به صورت آموزش مهارت هاي مقابله اي و تشريح ويژگي هاي كمال گرايي به عمل آورد.